مسعودى تاريخ نگار معروف مىگويد (1): در اين حمله شمار كشته هاى يهوديان و مسيحيان به سه هزار هزار يعنى سه ميليون تن رسيد كه ظاهرا در اين رقم مبالغه وجود دارد.
پس از اين حوادث، روميان با يهودى ها شدت عمل بيشترى نشان دادند و اوج آن، زمانى بود كه كنستانتين و قيصرهاى پس از وى، آئين خود را بر اساس اعتقاد به مسيحيت بنا نهاده و يهوديان را مورد آزار و اذيت قرار دادند و از همين رو يهوديان، جنگ كسرى با روميان و شكست روم را در سال 620 م يعنى دوران ظهور پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله)، مژده دادند و يهوديان حجاز خوشحال شده و براى مسلمانان آرزوى پيروزى كردند، پس خداوند آيه اى بر پيامبر نازل كرد كه مىفرمايد:
" الف، لام، ميم، روميان مغلوب شدند در نزديكترين سرزمين (به حجاز) و آنان پس از مغلوب شدنشان به زودى غالب مىگردند، در چند سال آينده. فرجام كار در گذشته و آينده از آن خداست و آن روز ايمان آورندگان شاد مىگردند. خدا هر كسى را بخواهد يارى مىكند و اوست غالب و مهربان " (2) به گفته مورخان، پس از پيروزى ايرانيان، يهودى ها، شمار زيادى از اسراى مسيحى رومى را كه بالغ بر 90 هزار نفر مىشدند از ايرانيان، خريدارى كرده و آنها را سر بريدند!
پس از چند سال كه هراكليوس بر ايرانيان پيروز شد، يهوديان را مجازات و باقيمانده آنها را از قدس اخراج و اين شهر را بر يهوديان ممنوع الورود كرد. به همين علت روميان با عمر بن خطاب شرط كردند كه هيچ يهودى در قدس اقامت نكند.
عمر پذيرفت و آن را در عهد نامه صلح نوشت (3).