" او دو گوساله از طلا ساخته يكى را در قدس و ديگرى را در " دان " قرار داد و در كنار آنها حيواناتى را قربانى كرد و به مردم گفت: اين ها خدايان شما هستند كه از مصر شما را به سوى (شكيم) روانه ساختند، بنابراين در پيشگاه آنها قربانى كنيد و به طرف اورشليم نرويد. پس مردم خواسته او را پذيرفتند " (1) در كنار پرستش گوساله، يربعام آنان را به پرستش خدايانى ديگر، از جمله " عشتروت " خداى صيدونيها و " كموش " خداى مو آبى ها و " مكلوم " خداى عمونى ها، فرمان داد. (2) بعد از سه سال كشور يهودا به همين سرنوشت گرفتار شد و مردم به بت پرستى روى آوردند. (3) " شيشق " فرعون مصر فرصت را غنيمت شمرد و در سال 926 ق. م به منظور پشتيبانى از يربعام و پايان دادن به دولت پسر حضرت سليمان و طرفداران وى، طى هجومى قدس را اشغال نمود " و خزانه هاى خانه خدا و كاخ فرمانروا و حتى سپرهاى زرينى را كه حضرت سليمان (عليه السلام) ساخته بود با خود به غارت برد " (4) ظاهرا شرايط عمومى جامعه، فرعون مصر را براى تداوم سلطه خود يا سلطه هم پيمانش يربعام يارى نكرد بنابراين پس از عقبنشينى او، اين كشور كوچك اندكى از موجوديت خود را بازيافت ولى نبردها با يربعام همچنان ادامه يافت.
چنان كه " آرامى ها " نيز از ضعف دو دولت موجود در منطقه استفاده نموده و با هجوم به كشور يهودا پس از به اسارت درآوردن سرانشان، آنان را به سوى پايتخت