به عقيده من (شريف برزنگى)، حق اين است كه جهات برترى و فضيلت، متفاوت است و روا نيست فردى را بر فرد ديگر بطور كلى، ترجيح دهيم مگر آنكه پيامبر (صلى الله عليه وآله) او را برترى داده باشد. زيرا ممكن است در فرد پائين تر امتيازى وجود داشته باشد كه در شخص برتر نباشد.
در فتوحات مكيه از شيخ محى الدين عربى نقل شده كه آن حضرت در صدور احكام و دستورات خود معصوم است و به سنت و سيره پيامبر (صلى الله عليه وآله) عمل كرده و هرگز خطا نمىكند، بى ترديد اين خصلت در ابوبكر و عمر وجود نداشته است.
ويژگيهاى نه گانهاى كه درباره او بيان شده در وجود هيچ يك از پيشوايان دينى گذشته وجود نداشته، با توجه به اين جهات مىتوان او را از ابوبكر و عمر برتر دانست هر چند آنها از امتياز مجالست با رسول خدا (صلى الله عليه وآله) و مشاهده وحى و سابقه در ايمان و امثال آن برخوردار بودهاند. والله العالم.
شيخ على قارى در كتاب " المشرب الوردى في مذهب المهدي " مىگويد: از جمله چيزهايى كه مىتواند دليل برترى حضرت مهدى (عليه السلام) باشد اين است كه شخص پيامبر (صلى الله عليه وآله) او را " خليفه خدا " ناميده ولى به ابوبكر جز " خليفه رسول خدا " گفته نشده است " (1) * * اكنون روشن مىگردد كه اعتقاد به امام زمان (عج) يعنى اعتقاد به كسى كه دين پاك خدا را بر جهانيان غالب و زمين را از عدل و داد سرشار خواهد نمود، اعتقادى اسلامى و پذيرفته شده از سوى تمام گروه هاى اعتقادى است، چرا كه ظهور او، بشارت قطعى رسول خدا (صلى الله عليه وآله) و عهد بى ترديد پروردگار عالميان است و اختلاف بر