51. عظائم الوزر، ممن قد تمسكه * لاريب في أنها أدنى من اللمم 52. إكسير ذنب قليلا من ولايته * وحبه صير الاثام كالرمم 53. يا رب! لاتسلبنى حبه أبدا * قلبى فثبت، ولاتجعل بمخترم 54. روحى وأرواح ما في الكون، منك فدا * متى تقول لهذا المعوج، إستقم 55. لم يأن يا نجل طه! أن تقوم إلى * نجاة دين، لقد أنضى من الصلم 56. يا غرة الدين! ضاع الدين واندرست * آثاره وبناء الشرع، في هدم 57. قد اعلنت بدع في الدين، جارية * قد ظل منها، نياط القلب في صرم 51. گناهان بزرگ از كسانى كه به او تمسك مىجويند، شكى نيست كه كوچك تر و پائين تر و حقيرتر از گناهان صغيره و ملامتها و شماتتها مىباشد.
52. اندكى از إكسير ولايت آن جناب، گناهان را تبديل به حسنات مىكند و كمى از ولايت آن جناب و محبت او، معاصى را همانند خاك فرو ريخته مىدارد.
53. پروردگارا! هرگز دوستى و محبت او را از قلب و دل من سلب منما و محبت او را در قلب من ضايع و تبار مساز!
54. روح من و ارواح هر آنچه در عالم وجود است فداى تو باد. چه وقت خواهى گفت به اين دهر كج و ناسازگار كه راست شو؟ (يعنى چه وقت ظهور خواهى كرد؟ اى پدر و مادرم فداى تو باد!
55. اى نسل طه (عليه السلام)! آيا وقت آن نرسيده است اينكه قيام ورزى به نجات بخشى دينى كه از كثرت اعداء و دشمنان، بسيار نحيف و ضعيف گرديده است؟
56. اى روشنگر دين! دين تباه شد و آثار آن كهنه گرديد و بناى شريعت رو به خرابى و انهدام است.
57. بدعتهاى جاريه در دين آشكار شد بدعتهايى كه بند قلب انسان از مشاهدهء آنها گسيخته مىشود.