نويسندهء كتاب " مقتل " - كه از امام صادق روايت شده است - در تفسير اين آيهء شريفه مطلبى را نقل مى كند كه مورد پذيرش عقل است. او مىنويسد:
" ما در جنگ نهاوند (يا جنگ ديگرى) شركت كرده بوديم. مسلمانان صفوف جنگ را منظم كردند و دشمن نيز برابر ما صف كشيد. در هيچ جنگى صفوفى به اين طول و عرض نديده بودم. رومى ها پشت به ديوار شهر خويش داده بودند و آمادهء جنگ مى شدند. در اين هنگام مردى از صف مسلمانان به دشمن حمله كرد. مردم گفتند: " لا إله الا الله القى نفسه الى التهلكة " " اى واى! اين شخص با دست خود، مرگ و هلاكت را براى خود آماده كرد ". ابو ايوب انصارى كه حضور داشت گفت: " شما اين آيه را تأويل به مردى مى كنيد كه با حملهء خويش شهادت را خواستار گرديد؟ در صورتى كه چنين نيست. اين آيه در حق ما نازل شده است، زيرا ما مشغول يارى رسول خدا (صلى الله عليه وآله) شده بوديم و دست از خانواده و اموال خويش برداشتيم و اقدام به اصلاح امور خود نكرديم تا امور و زندگى ما از هم پاشيد.
پس از آن، تصميم گرفتيم كه از يارى پيغمبر تخلف نماييم تا به زندگى و اموال خود سر و صورت بدهيم. لذا اين آيه نازل شد: * (ولا تلقوا بأيديكم الى التهلكة) * معنى آيه اين است كه اگر از يارى رسول خدا (صلى الله عليه وآله) تخلف كنيد و در خانه بنشينيد، با دست خود به سوى بدبختى و هلاكت رفته ايد و خداوند را بر خود غضبناك ساخته ايد. در واقع اين آيه رد بر ما بود كه تصميم داشتيم در خانهء خود بمانيم. اين آيه تحريض بر جنگ با دشمنان اسلام است و هرگز در حق كسى كه به دشمن حمله كند و اصحاب خود را نيز براى شهادت و رسيدن به اجر آخرت، تحريك و اقدام به جهاد في سبيل الله كند نازل نگشته است ".
ما در مقدمهء كتاب گفتيم كه اولياى خدا در راه حق، از جراحات شمشير و نيزه وحشت ندارند و مطالب ديگرى كه در اين كتاب بازگو مى كنيم، پرده از حقايق اين موضوع برمىدارد.
مهاجرت حسين (عليه السلام) از مدينه محدثان پس از شرح ملاقات حسين (عليه السلام) با وليد بن عتبه و مروان مى نويسند: صبح همان روز كه سوم شعبان سال 60 هجرى بود، حسين (عليه السلام) به سوى مكه حركت كرد و بقيه ماه