پس از نوشتن نامه، آن را فرستادند. دو روز مكث نموده، سپس جمعى را با نزديك يكصد و پنجاه نامه، كه هر يك از آنها به امضاء يك، دو، سه يا چهار نفر رسيده بود، به سوى حسين (عليه السلام) فرستادند. مضمون تمام نامه ها اين بود كه از آن حضرت دعوت نموده بودند كه به سوى آنان برود.
ولى حسين (عليه السلام) با وجود اين همه نامه، به سكوت مىگذرانيد و پاسخى به نامه هاى آنان نمى داد، تا آنكه در يك روز ششصد نامه به او رسيد و نامههاى ديگرى نيز پياپى تقديم خدمتش مى شد كه عدد آنها به 12 هزار نامه رسيد.
پس از آن، اين نامه - كه آخرين نامه هاست - توسط هانى بن هانى سبيعى و سعيد بن عبد الله حنفى از اهل كوفه، خدمت حسين (عليه السلام) رسيد:
" بسم الله الرحمن الرحيم. به پيشگاه حسين بن على (ع).
پس از تقديم سلام، مردم در انتظار شما هستند و كسى را به جز شما نمى خواهند. زود به جانب ما بيا، اى فرزند پيغمبر! زيرا باغستانها به سبزه آراسته و ميوه ها رسيده و گياهها روييده و برگهاى سبز بر زيبايى درختها افزوده اند. به سوى ما بيا، زيرا بر سپاه مجهز و آمادهء خود وارد مى شوى. والسلام عليك ورحمة الله وبركاته وعلى أبيك من قبلك ".
آنگاه حسين (عليه السلام) از آن دو نفرى كه نامه را آورده بودند (هانى بن هانى و سعيد بن عبد الله حنفى) پرسيد: " اين نامه را چه كسانى نوشتند؟ " گفتند: " يابن رسول الله! فرستادگان نامه عبارت بودند از شبث بن ربعى، حجار بن ابجر، يزيد بن حارث، يزيد بن رويم، عروة بن قيس، عمرو بن حجاج و محمد بن عمر بن عطارد ".
در اين موقع حسين (عليه السلام) برخاست و بين ركن و مقام، دو ركعت نماز خواند و از خداوند طلب خير كرد.
اعزام مسلم به كوفه سپس امام، مسلم بن عقيل را طلبيد و او را از جريان كار آگاه نمود و جواب نامه هاى مردم