امتحان شوند و چه كسى در قبر من بخوابد؟
در صورتى كه خداوند روزى كه زمين را مىگسترد، آن را براى من برگزيده و پناه شيعيان و دوستان ما گردانيده است. اعمال ايشان را در آنجا قبول مى كند و دعاى آنان را در آنجا اجابت مى فرمايد. شيعيان ما در آن زمين مسكن مى كنند و براى آنها در دنيا و آخرت امان خواهد بود. ولى شما روز شنبه كه روز عاشوراست، نزد من بياييد ".
در روايت ديگرى نقل شده كه حضرت به آنها فرمود:
" در روز جمعه كه من در پايان آن روز كشته مى شوم و ديگر كسى از اهل بيت و خويشان و برادران من باقى نماند و سر مرا براى يزيد مى برند، نزد من حاضر شويد ".
مؤمنين جن گفتند: " به خدا قسم اگر اطاعت امر تو واجب نبود، با تو مخالفت مى كرديم و تمام دشمنان تو را پيش از آنكه به تو آسيبى برسانند، مىكشتيم ".
حسين (عليه السلام) فرمود: " به خدا قسم قدرت ما براى كشتن آنها بيش از شما است، ولى نظر ما اين است كه بر همه اتمام حجت شود، تا آنهايى كه هلاك مى شوند از روى " بينه " به هلاكت رسند و كسانى كه به سعادت مى رسند نيز از روى بينه بدان نائل شوند ".
توقيف هديهء بحير بن ريسان سپس، ابا عبد الله به راه ادامه داد تا منزل " تنعيم " رسيد. در آنجا قافله اى را ملاقات كرد كه هديهء بحير بن ريسان، والى يمن را براى يزيد بن معاويه مى بردند.
چون حاكم واقعى امور مسلمانها حسين (عليه السلام) بود، هديه را گرفت و به شترداران فرمود: " هر كه مايل است با ما به عراق آيد، كرايهء او را مىپردازيم و با او نيكويى مى كنيم و هر كه مى خواهد، كرايهء مقدار راهى را كه آمده است بگيرد و باز گردد ".
جمعى از آنان با حسين (عليه السلام) رفتند وعده اى هم امتناع نمودند و بازگشتند.
آنگاه از آنجا گذشت تا در منزل " ذات عرق " وارد شد. در آن منزل، بشير بن غالب را كه از عراق مى آمد، ديدار كرد.
از او پرسيد كه اهل عراق چگونه هستند؟ گفت: " در دل، تو را دوست دارند، ولى شمشير