المستخرج بالجفر والجامعة ما يكون وما كان آن حضرت بيرون آورنده است به جفر وجامعه آنچه خواهد بود وآنچه بوده است. واين اشارت است بدانكه آن حضرت علوم غيبيه را از جفر وجامعه استخراج مى فرموده. وجفر وجامعه علمى است كه مخصوص أهل البيت است وآن از جمله علوم غريبه است وايشان جفر كبير كه آن جامعه جميع علوم واسرار وحكم است احوال گذشته وآينده استنباط مى كرده اند وما در اين مقام بيان حقيقت جفر كبير بنماييم كه آن چه چيز است:
بدانكه اشيا را در علم، وجودى هست در لفظ وجودى ديگر ودر حفظ وجودى ديگر ودر خارج ونفس الامر وجودى ديگر. وحقيقت وجود شئ آن است كه در خارج ونفس الامر باشند واطلاق وجود بر آن حقيقى است وبر آن ديگرها به طريق مجاز اطلاق كنند نزد عامه عقلا. فاما طايفه از محققان صوفيه بر آن رفته اند كه حقيقت وجود اشيا آن است كه در علم الله است وديگر وجودهاى مجاز از آن وجود است وظل اوست وبه حقيقت اين كلام مناسب اين مقام نيست ومراد از اين آن است كه مبين گردد كه هر چيز كه وجودى در خارج ونفس الامر دارد مى تواند بود كه او را وجودى در لفظ يا در خط پيدا شود كه دلالت كند بر او، پس تواند بود كه روال جميع علوم در وجود خطى پيدا گردد وجميع علوم از صور كتابت مستفاد شود وصور خطى مركب از مفردات حروف است واصول مفردات حروف بيست وهشت حرف است ودر جامعه جفر كبير بيست وهشت صفحه از براى هر حرف از حروف بيست وهشت گانه نهاده شده ودر هر صفحه بيست وهشت سطر نهاده ودر هر سطرى بيست وهشت خانه ودر هر خانه چهار حرف نهاده، حرف اول حافظ حرف است وحرف دوم حافظ صفحه وحرف سوم حافظ سطر وحرف چهارم حافظ خانه.
ومراد از حافظ آن است كه اشارت بدان چيز نمايد ونگاه دارد مرتبه او را. مثلا در صفحة اول كه صفحه حرف اول است كه الف است. در خانه اول ازسطر اول