پس از كتب آسمانى شريفترين و مفيدترين كتابها هستند، آنچه نگارنده را اميدوار و قوى دل مى دارد اين نكته است كه اكنون سخن از زندگى نامه وجود گرامى شخصيت مقدسى در ميان است كه زندگى او سراسر با كتاب آسمانى قرآن پاك آنچنان عجين و درآميخته است كه گويى بر هر لحظه آن پرتوى از آيات اين كتاب شريف، برتابيده است و وجود او تجسم عينى آيات الهى است.
... آرى، هنگامى كه از امام صادق (عليه السلام) سخن در ميان است ديگر تنها شرح و بيان يك زندگى نامه ساده نيست، بلكه سخن از قرآن خدايى، سخن از اسلام محمدى (صلى الله عليه وآله)، سخن از تشيع علوى (عليه السلام) و سخن از مكتب پربار جعفرى (عليه السلام) است و در نتيجه سخن از تاريخ سراسر مبارزه و ايثار تشيع خونبارى است كه صفحه، صفحهء آن را چون شهيدان شاهد و شاهدان شهيد تابناك مى سازد، تاريخى كه برگ برگ آن نمايشگر تلاش و مجاهدت، ايثار و فداكارى، جانبازى و پاكبازى و از خود گذشتن براى تقرب به خداست. تاريخى كه در بستر زلال و خروشان آن انسانهايى راستين دوره به دوره و زمانه به زمانه برخاسته اند تا كشتى شكسته جامعه بشرى را در درياى متلاطم زندگى اين جهانى به ساحل آرام نجات و رستگارى آن جهانى، رهنمون گردند، خود همچون شمع سراپا بسوزند و آب بشوند تا محفل دوستان و حتى دشمنان را روشن و باصفا سازند، دوستان را گرماى عشق و توانايى دهند و دشمنان را نور بينايى و دانايى بخشند....
ششمين اختر تابناك آسمان ولايت و امامت، امام جعفر بن محمد الصادق (عليه السلام) سرسلسلهاى از تبار اين گونه پاكان است كه در دوست و دشمن آفتاب گونه به يكسان مى تابيد، منتهى از آن سرچشمه فياض نور و ايثار و ايمان سرشار، هر كس به قدر خود بهره برمىگرفت و خوشه مىچيد.
... امام صادق (عليه السلام) كه با بنيانگزارى اصول مذهب جعفرى، عنوان رئيس مذهب و پايه گذار فقه آل محمد (صلى الله عليه وآله) را به حق شايسته و زيبندهء خود ساخته است، از زمان جوانى در دوران حيات پدر ارجمندش و پيش از آن كه خود عهده دار امامت گردد تا آخرين روز حيات رنج آميز و سرشار از درد وايذاء و شكنجهاش، همواره روشنگر محافل علم و ايمان بود و عقايد عالمانه اش كه از ايمان الهى سرچشمه مى گرفت تا امروز الهام بخش و