هستيم و در مواردى هم كه وقوع حوادثى را دوست نداريم حمد و سپاس او را مى گوئيم. (1) على بن عيسى إربلى از ابن عايشه روايت كند از مردم مدينه شنيدم كه مى گفتند: " ما صدقه پنهانى را هنگامى از دست داديم كه على بن الحسين درگذشت. (2) ومرحوم شيخ مفيد از ابن اسحاق روايت كند كه: " در مدينه چندين خانوار بودند كه معاش آنان از منبع نامعلومى مى رسيد ولى نمى دانستند از كجاست. تا آنكه على بن الحسين به جوار پروردگار شتافت آن كمك ها بريده شد ". (3) در روايات آمده است:
شب هنگام انبانهاى نان را بر پشت خود برمىداشت و به خانهء مستمندان مى رفت و مى گفت: صدقه پنهانى آتش غضب پروردگار را خاموش مى كند. حمل اين انبانها بر پشت او اثر نهاده بود و چون به جوار پروردگار نايل آمد به هنگام شست و شوى آن حضرت، آن نشانه ها را بر پشت او ديدند. (4) ابن سعد در طبقات نويسد: " چون مستمندى نزد او مى آمد، برمىخاست و حاجت او را روا مى كرد و مى گفت: " صدقه پيش از آنكه به دست خواهنده برسد، به دست خدا مى رسد ". (5) و نيز آمده است: " سالى قصد حج كرد. خواهرش سكينه توشه اى به ارزش هزار درهم براى وى، آماده ساخت. چوه به حره رسيد، آن توشه را نزد او بردند، و امام همهء آن را به مستمندان پخش و توزيع فرمود ". (6) پسر عموئى مستمند داشت، على بن الحسين (عليه السلام) شب هنگام چنان كه وى او را