ناشناس، همسفر شما شوم. (1) امام محمد باقر (عليه السلام) مى فرمايد: او به زندگى صد خانوار از خاندانهاى مدينه رسيدگى مى نمود خيلى دوست داشت كه در سر طعام خويش، يتيمان، افتادگان، مساكينى را كه هيچ نوع چاره اى ندارند بنشاند و با دست خود به آنان طعام بخوراند. امام (عليه السلام) شروع به خوردن طعام نمى نمود جز آنكه صدقهء خود را پرداخت مى نمود. (2) باز امام باقر (عليه السلام) فرموده است: او مال خود را دوبار ميان فقراء و مستمندان تقسيم نمود. (3) امام صادق (عليه السلام) مى فرمايد: " پدرم بارها مى فرمود امام على بن الحسين هنگامى كه به نماز مى ايستاد همانند ساقه ى درخت خشكى بود كه هيچ حركت و تكانى نداشت مگر در آن حد كه باد آن را تكان مى داده ". (4) محمد بن طلحه شافعى در كتاب مطالب السؤول مىنويسد: " حريقى در خانهء امام سجاد (عليه السلام) افتاد كه امام در درون خانه مشغول سجده بود اطرافيان مى گفتند: اى پسر رسول خدا (صلى الله عليه وآله) آتش! آتش! امام سرش را از سجده برنداشت تا آنكه آتش خاموش گردانده شد! به امام عرض كردند چه چيزى تو را از آتش غافل ساخت؟ فرمود: بيم آتش آخرت ". (5) ابونعيم در حلية الأولياء آورده است: " امام على بن الحسين (عليه السلام) در خانهء خود فريادى را شنيد، پيش او جمعى بودند پس به اندرون منزل رفت و بازگشت پس به او گفتند آيا حادثه اى رخ داده است؟
فرمود: بلى به او تعزيت و تسليت گفتند و از صبر و شكيبايى او تعجب كردند و فرمود:
ما خاندانى هستيم در مواردى كه مورد محبت و علاقهء خداوند قرار مى گيريم شكرگزار