چهارده نور پاك (فارسي) - دكتر عقيقى بخشايشي - ج ٥ - الصفحة ٦٠١
خلافت شايسته تر است، زيرا سوابقش در اسلام درخشان‌تر و سنش بيشتر و قرابتش با رسول خدا (صلى الله عليه وآله) بر همه روشن است. نسبت به كوچكها مهربان و با بزرگها نيكوكار است. او بهترين والى و امامى است كه خداوند به وسيلهء او حجت را بر شما تمام كرده و راه سعادت را به شما نشان داده است. پس شما ديدگان خود را در برابر نور حق، از دست ندهيد و بدون شناختن راه هدايت، خود را در گودالهاى باطل نيفكنيد. در جنگ جمل بود كه صخر بن قيس لكهء ننگ و خوارى را به دامان شما افكند (شما را از يارى على (عليه السلام) بازداشت)، ولى امروز شما بايد با يارى فرزند پيغمبر آن را شست و شو دهيد. به خدا سوگند هر كس از يارى او كوتاهى ورزد خداوند فرزندانش را ذليل و خويشانش را كم مى سازد. بدانيد كه من لباس جنگ پوشيده ام وزره بر تن نموده ام و مطمئن باشيد كه هر كس كشته نشد مىميرد و فرار، انسان را نجات نمى دهد. خداوند شما را بيامرزد. سخنان مرا نيكو پاسخ گوييد ".
سپس بنى حنظله شروع به سخن كردند و گفتند: " اى اباخالد! ما به منزلهء تيرهاى كمان تو هستيم كه به سوى هر هدفى كه پرتاب كنى خطا نمى كند. ما سواران و سربازان طايفهء تو هستيم كه ما را به هر جنگى بفرستى، پيروزى وفتح با توست. به خدا قسم در هر گرداب خطرناكى فرو روى ما نيز با تو خواهيم آمد و با هر سختى اى كه روبرو شوى ما نيز همراه تو روبرو خواهيم شد. به خدا قسم با شمشيرهاى خود تو را يارى مى دهيم و با بدنهاى خود تو را نگهدارى مى كنيم. به هر چه مى خواهى اقدام كن ".
از آن پس بنى سعد رشتهء سخن را به دست گرفتند و گفتند: " اى اباخالد! مخالفت با تو و بيرون شدن از رأى و فرمان تو، از همه چيز نزد ما ناخوش‌آيندتر است. ولى صخر بن قيس به ما دستور داده بود كه جنگ نكنيم و ما هم امر او را شايسته تر دانستيم و تاكنون جنگ نكرديم و عزت براى ما باقى ماند. حال كه چنين است ما را مهلت بده تا مشورت كنيم و پس از آن اظهار عقيده نماييم ".
در اين موقع بنى تميم آغاز سخن نموده، گفتند: " اى ابا خالد! ما از طايفهء تو و با تو هم قسم هستيم. اگر غضب كنى، ما نيز غضبناك خواهيم شد و در سفر وحضر همراه تو خواهيم
(٦٠١)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 596 597 598 599 600 601 602 603 604 605 606 ... » »»
الفهرست
الرقم العنوان الصفحة
1 شناسنامهء مبارك امام حسين (ع) 568
2 پيشگفتار مترجم 569
3 نخستين مقتل و روايتگر آن 570
4 مرحله دوم مقتل نگارى 571
5 مؤلف لهوف كيست؟ 573
6 مشايخ سيد بن طاووس 574
7 شاگردان و راويان از او 575
8 تأليفات او 575
9 پيشگفتار مؤلف 577
10 گفتارى از مؤلف 582
11 بخش اول / از ولادت تا شهادت ولادت 587
12 خواب أم الفضل و تعبير آن 587
13 خبر از شهادت حسين (عليه السلام) 588
14 مرگ معاويه و نامه يزيد درباره اخذ بيعت 591
15 اطلاع حسين (عليه السلام) از شهادت خود 593
16 مهاجرت حسين (عليه السلام) از مدينه 596
17 دعوت اهل كوفه از حسين 596
18 اعزام مسلم به كوفه 599
19 ابن زياد فرماندار كوفه شد 599
20 پناهندگى مسلم به خانهء هانى بن عروه 603
21 قيام مسلم بن عقيل 607
22 مسلم و هانى و شهادت آنان 610
23 عزيمت حسين (عليه السلام) به سوى عراق 611
24 گفتار طبرى 612
25 حركت كاروان حسين از مكه 613
26 تخلف محمد بن حنفيه از همراهى امام (عليه السلام) 613
27 فرشتگان و درخواست يارى حسين (عليه السلام) 614
28 توقيف هديه بحير بن ريسان 615
29 ملاقات حسين (عليه السلام) با اباهره 616
30 تشرف زهير بن قين 617
31 شهادت قيس بن مسهر 619
32 جلوگيرى حر بن يزيد 620
33 ورود حسين (عليه السلام) به كربلا 621
34 بى تابى زينب (س) 622
35 بخش دوم / توصيف جنگ و شهادت نخستين خطبه حسين (عليه السلام) 626
36 امان خواهى براى عباس (عليه السلام) و برادران 628
37 آخرين شب 629
38 بامداد عاشورا 632
39 عمر بن سعد، آغازگر جنگ 635
40 حر و ملاقات امام حسين (عليه السلام) 636
41 غلام سياه و كارزار او 639
42 نماز ظهر عاشورا 640
43 شهادت على اكبر (عليه السلام) 641
44 شهادت حضرت قاسم (عليه السلام) 642
45 طفل شيرخوار 643
46 فداكارى و شهادت سردار كربلا 644
47 سالار شهيدان به كارزار مى رود 645
48 شهادت عبد الله بن الحسن (عليه السلام) 646
49 شهادت امام حسين (عليه السلام) 647
50 واپسين لحظه ها 650
51 لحظات بعد از شهادت 650
52 غارت خيام و سوزاندن آنها 651
53 زينب (س) و نعش برادر 652
54 عواقب كار قاتلان حسين (عليه السلام) 655
55 محشر و فاطمه زهرا (س) 655
56 بخش سوم / حوادث پس از شهادت 660
57 ورود اسيران به كوفه 661
58 زينب (س) خطبه مى خواند 662
59 خطابه فاطمه بنت الحسين (عليه السلام) 664
60 خطابه ام كلثوم (س) 666
61 خطابه امام سجاد (عليه السلام) 667
62 ورود به دار الإماره 669
63 رشادت عبد الله بن عفيف 672
64 از كوفه به شام 675
65 اهل بيت (عليه السلام) و دروازه شام 677
66 داستان پيرمرد شامى 678
67 مجلس يزيد 679
68 خطبه زينب (س) 680
69 داستان مرد شامى و مجلس يزيد 684
70 خواب سكينه (س) 685
71 سفير پادشاه روم 686
72 كنيسه حافر 687
73 داستان منهال 688
74 اهل بيت (عليه السلام) و كربلا 690
75 نزديك مدينه 690
76 خطبه حضرت سجاد (عليه السلام) نزديك مدينه 692
77 منازل و بيوت مدينه 694