چهارده نور پاك (فارسي) - دكتر عقيقى بخشايشي - ج ٥ - الصفحة ٦٠٢
بود. امر و فرمان با توست، بخوان تا اجابت كنيم و دستور بده تا اطاعت نماييم ".
يزيد بن مسعود رو به جانب بنى سعد نمود و گفت: " به خدا قسم اى طايفهء بنى سعد، اگر حسين (عليه السلام) را يارى نكنيد، خداوند هرگز فتنه و خونريزى را از ميان شما برنمىدارد و هميشه با خويشتن در جنگ خواهيد بود ".
سپس براى حسين (عليه السلام) نوشت:
" بسم الله الرحمن الرحيم. اما بعد، نامهء شما را زيارت كردم و دانستم كه مرا به يارى خود خوانده اى كه با اطاعت كردن از شما [از رحمت خدا] بهره‌مند شوم و به وسيلهء يارى شما رستگارى نصيب من گردد. به درستى كه خداوند هرگز زمين را از كسى كه عامل به خير، يا راهنماى به سوى نجات و سعادت باشد خالى نمى گذارد و شما حجت خدا بر مردم و امانت او بر روى زمين هستيد. شما شاخه اى از شجرهء پاك احمدى (صلى الله عليه وآله) هستيد كه اصل آن پيغمبر خاتم (صلى الله عليه وآله) است و شما فرع آنيد. به فال نيك وطائر فرخنده به سوى ما بيا، زيرا من بنى تميم را براى تو آماده ساخته ام و اينك، اشتياق آنان بر يارى تو از اشتياق شتران تشنه كه در رفتن به سوى آب بر يكديگر سبقت گيرند، بيشتر است. بنى سعد را هم براى تو مهيا نموده ام و كينه‌هاى سينه شان را با سخنان آتشين و موعظه آميز، مانند بارانى كه از ابرهاى سفيد بهارى با رعد و برق ببارد، شسته ام. "..
حسين (عليه السلام) از خواندن اين نامه بسى شاد شد و در حق او دعا كرد و فرمود: " خداوند تو را در روز هولناك و وحشت آور قيامت، ايمن دارد و تو را عزيز نمايد و در آن روزى كه فشار تشنگى بسيار شديد است تو را سيراب كند ". يزيد بن مسعود، نويسندهء نامه، براى رفتن خدمت حسين (عليه السلام) و يارى او، مجهز و آماده شد. ولى پس از حركت از بصره خبر شهادت حسين (عليه السلام) را شنيد و از اين جهت بسيار گريه كرد و بى اندازه متأثر شد.
ولى منذر بن جارود - كه دخترش " بحريه " زوجهء ابن زياد بود - وقتى نامهء حسين (عليه السلام) را ديد، از ترس آن كه مبادا دسيسهء ابن زياد باشد، نامه و نامه‌آور را به ابن زياد تسليم كرد.
عبيدالله بدون درنگ قاصد را به دار آويخت و پس از آن بر منبر رفت و خطبه خواند و اهل بصره را از مخالفت با خود و آشوب طلبى بر حذر داشت و ايشان را تهديد كرد و آن شب را
(٦٠٢)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 597 598 599 600 601 602 603 604 605 606 607 ... » »»
الفهرست
الرقم العنوان الصفحة
1 شناسنامهء مبارك امام حسين (ع) 568
2 پيشگفتار مترجم 569
3 نخستين مقتل و روايتگر آن 570
4 مرحله دوم مقتل نگارى 571
5 مؤلف لهوف كيست؟ 573
6 مشايخ سيد بن طاووس 574
7 شاگردان و راويان از او 575
8 تأليفات او 575
9 پيشگفتار مؤلف 577
10 گفتارى از مؤلف 582
11 بخش اول / از ولادت تا شهادت ولادت 587
12 خواب أم الفضل و تعبير آن 587
13 خبر از شهادت حسين (عليه السلام) 588
14 مرگ معاويه و نامه يزيد درباره اخذ بيعت 591
15 اطلاع حسين (عليه السلام) از شهادت خود 593
16 مهاجرت حسين (عليه السلام) از مدينه 596
17 دعوت اهل كوفه از حسين 596
18 اعزام مسلم به كوفه 599
19 ابن زياد فرماندار كوفه شد 599
20 پناهندگى مسلم به خانهء هانى بن عروه 603
21 قيام مسلم بن عقيل 607
22 مسلم و هانى و شهادت آنان 610
23 عزيمت حسين (عليه السلام) به سوى عراق 611
24 گفتار طبرى 612
25 حركت كاروان حسين از مكه 613
26 تخلف محمد بن حنفيه از همراهى امام (عليه السلام) 613
27 فرشتگان و درخواست يارى حسين (عليه السلام) 614
28 توقيف هديه بحير بن ريسان 615
29 ملاقات حسين (عليه السلام) با اباهره 616
30 تشرف زهير بن قين 617
31 شهادت قيس بن مسهر 619
32 جلوگيرى حر بن يزيد 620
33 ورود حسين (عليه السلام) به كربلا 621
34 بى تابى زينب (س) 622
35 بخش دوم / توصيف جنگ و شهادت نخستين خطبه حسين (عليه السلام) 626
36 امان خواهى براى عباس (عليه السلام) و برادران 628
37 آخرين شب 629
38 بامداد عاشورا 632
39 عمر بن سعد، آغازگر جنگ 635
40 حر و ملاقات امام حسين (عليه السلام) 636
41 غلام سياه و كارزار او 639
42 نماز ظهر عاشورا 640
43 شهادت على اكبر (عليه السلام) 641
44 شهادت حضرت قاسم (عليه السلام) 642
45 طفل شيرخوار 643
46 فداكارى و شهادت سردار كربلا 644
47 سالار شهيدان به كارزار مى رود 645
48 شهادت عبد الله بن الحسن (عليه السلام) 646
49 شهادت امام حسين (عليه السلام) 647
50 واپسين لحظه ها 650
51 لحظات بعد از شهادت 650
52 غارت خيام و سوزاندن آنها 651
53 زينب (س) و نعش برادر 652
54 عواقب كار قاتلان حسين (عليه السلام) 655
55 محشر و فاطمه زهرا (س) 655
56 بخش سوم / حوادث پس از شهادت 660
57 ورود اسيران به كوفه 661
58 زينب (س) خطبه مى خواند 662
59 خطابه فاطمه بنت الحسين (عليه السلام) 664
60 خطابه ام كلثوم (س) 666
61 خطابه امام سجاد (عليه السلام) 667
62 ورود به دار الإماره 669
63 رشادت عبد الله بن عفيف 672
64 از كوفه به شام 675
65 اهل بيت (عليه السلام) و دروازه شام 677
66 داستان پيرمرد شامى 678
67 مجلس يزيد 679
68 خطبه زينب (س) 680
69 داستان مرد شامى و مجلس يزيد 684
70 خواب سكينه (س) 685
71 سفير پادشاه روم 686
72 كنيسه حافر 687
73 داستان منهال 688
74 اهل بيت (عليه السلام) و كربلا 690
75 نزديك مدينه 690
76 خطبه حضرت سجاد (عليه السلام) نزديك مدينه 692
77 منازل و بيوت مدينه 694