در اجراى اين سياست خشونت آميز، معاويه، وضع اهل كوفه از همه بدتر بود زيرا كوفه مركز تجمع شيعيان امير مؤمنان (عليه السلام) بود.
معاويه زياد بن سميه را حاكم كوفه قرار داد و بعدها فرمانروايى بصره را نيز به وى محول نمود، زياد كه روزى در صف ياران على (عليه السلام) بود، همه آنان را به خوبى مى شناخت، شيعيان را مورد تعقيب قرار داد و در هر گوشه و كنارى كه مخفى شده بودند، پيدا كرد، كشت، تهديد كرد، دستها و پاهاى آنها را قطع كرد، نابينا ساخت، و از شاخهء درختان خرما به دار آويخت، متوارى ساخت و از عراق پراكنده نمود به طورى كه احدى از شخصيتهاى معروف شيعه در عراق باقى نماند.
چنان كه اشاره شد مردم عراق و مخصوصا كوفه از اين نظر، بيش از ديگران زير فشار قرار گرفته بودند به طورى كه به خانه دوستان و افراد مورد وثوق و اطمينان خود، رفت و آمد مى كردند و اسرار خود را با آنها در ميان مى گذاشتند ولى چون از خدمتكار صاحب خانه مى ترسيدند مادامى كه از آنها سوگندهاى مؤكد نمى گرفتند كه آنها را لو ندهند، گفتگو را آغاز نمى كردند.
معاويه طى بخشنامه اى به فرمانداران خود در سراسر كشور نوشت كه شهادت هيچ يك از شيعيان و خاندان على (عليه السلام) را نپذيرند.
وى طى بخشنامه ديگرى چنين نوشت: " اگر دو نفر شهادت دادند كه شخصى از دوستداران على (عليه السلام) و خاندان او است، اسمش را از دفتر بيت المال حذف كنيد و حقوق و مقررى او را قطع نماييد ". (1) زياد كه شش ماه در كوفه و شش ماه در بصره حكومت مى كرد، " سمرة بن جندب " را به جاى خود در بصره گذاشت تا در غياب وى امور شهر را اداره كند، سمره در اين مدت هشتاد هزار نفر را به قتل رسانيد، زياد به وى گفت: نمى ترسى كه در ميان آنان، يك نفر بى گناه كشته باشى! گفت: اگر دو برابر آنها را نيز مى كشتم هرگز از چنين