بر اساس اين روحيهء بذل و بخشش فقراء و نيازمندان به سراغش مى رفتند او نيز با احسان و بذل و بخشش خود آنان را كامياب مى كرد در تاريخ زندگى او موارد بسيارى قيد شده است و ما به عنوان نمونه چند مورد را ذكر مى كنيم:
1. اعرابى به عنوان سوال وارد محضرش گرديد امام دستور دادند آنچه در پس انداز و خزانه وجود دارد به او بدهند در آن ده هزار درهم وجود داشت اعرابى گفت: يابن رسول الله شما اجازه نداديد من حاجت خود را ابراز كنم و مدح خود را بازگو نمايم اما تمثل به شعرى فرمودند: " ما دوست نداريم آبروى فردى در سوال و درخواست ريخته شود ". (1) 2. از غلامى عبور مى نمودند كه غذا مى خورد و در برابر او سگى قرار گرفته بود هر چه مى خورد به آن حيوان زبان بسته هم مى داد امام (عليه السلام) پرسيد چرا اين كار را انجام مى دهى؟ عرض كرد: من خجالت مىكشم خودم چيزى بخورم ولى آن حيوان زبان بسته را محروم سازم. امام (عليه السلام) احساس كردند در او يكى از بهترين خصلتهاى انسانى وجود دارد پس علاقه پيدا كرد كه در مقابل احسان و نيكى او خدمتى در حق او انجام دهد از اينرو به سراغ مولى و مالك او رخت او را خريد و خانهاى را هم كه در آن زندگى مى كرد از دو بازستاند و در ملكيت او قرار داد. (2) 3. روزى از برخى از كوچههاى مدينه عبور مى كرد صدايى را شنيد كه از خداوند متعال درخواست ده هزار درهم مى نمود، امام (عليه السلام) به منزلش رفت و فورا مبلغ درخواستى او را به وى فرستاد. (3) 4. او بارها مى فرمود " الكثير عند الله قليل " پرداخت هر چه بيشتر در راه خدا باز هم كم و ناچيز است عطاء پرداخت در راه خدا نيازمند پاداش و تشكر افراد نيست. (4) 5. داستان عبور ايشان و برادرش امام حسين (عليه السلام) و عموزاده اش عبد الله بن جعفر از پيرزن و گرسنگى مفرطى دچار شدند به چادر پيرزن پناه بردند او تنها گوسفند خود را در