مناسك حج - حضرت آيت الله العظمى وحيد خراسانى - الصفحة ١١
مسأله٤٠  ـ همچنان كه استطاعت به داشتن مؤونه حجّ ـ آنچه براى سفر حجّ لازم است ـ محقّق مى شود، به بذل ودادن مؤونه به انسان نيز محقّق مى شود، وفرقى نيست كه خود زاد وراحله ـ توشه ومركب ـ را بذل نمايد يا قيمت آنها را، وهمچنين فرقى نيست بين اين كه بذل به اباحه تصرف باشد ـ در صورتى كه اباحه لازمه باشد يا شخصى كه به او اباحه شده، اطمينان داشته باشد كه اباحه كننده از اباحه خود بر نمى گردد ـ ويا به تمليك باشد ـ در صورتى كه ملكيت لازمه باشد يا اطمينان به فسخ نكردن باشد ـ وفرقى نيست بين اين كه بذل كننده يك نفر باشد يا چند نفر، وهمچنين فرقى نيست كه بذل بر بذل كننده ـ به نذر يا قسم يا شرط ـ واجب باشد يا نباشد.
ومعتبر است آنچه بذل شده كفاف مصارف رفت وبرگشت او ـ در صورتى كه بخواهد برگردد، آن طور كه در مسأله (١٩) گذشت ـ وهمچنين كفاف مصارف عائله اش را بنمايد، مگر اين كه خودش به مقدار مصارف آنها تا بازگشتش از حجّ داشته باشد، ويا متمكّن از تهيه آن ـ اگرچه به حجّ نرود ـ نباشد.
مسأله٤١  ـ هرگاه شخصى براى ديگرى به مالى وصيت كند كه با آن به حجّ برود، بعد از فوت وصيت كننده حجّ بر او واجب مى شود، در صورتى كه آن مال به اندازه مصارف حجّ ومخارج عائله اش ـ آن طور كه در مسأله قبل گذشت ـ باشد، وهمچنين اگر شخصى مالى را براى حجّ وقف يا نذر يا وصيت كرده باشد، ومتولّى وقف يا نذر كننده يا وصىّ، آن مال را به انسان بذل كند، حجّ بر او واجب مى شود.
مسأله٤٢  ـ رجوع به كفايت ـ آن طور كه در شرط چهارم گذشت ـ در استطاعت بذلى شرط نيست، مگر اين كه انسان مالى داشته باشد كه كفاف مصارف حجّ را نكند، وشخصى كمبود آن را به او بذل نمايد، كه در اين صورت رجوع به كفايت معتبر است، وهمچنين كسى كه كسب ودرآمد او در خصوص ماه هاى حجّ باشد، به طورى كه اگر به حجّ مسافرت نمايد، از جهت امرار معاش خود به حرج مى افتد، رجوع به كفايت در استطاعت بذلى او معتبر است.
مسأله٤٣  ـ اگر شخصى به انسان مالى ببخشد كه با آن حجّ نمايد، واجب است قبول كند وبه حجّ برود، واگر واهب ـ بخشنده ـ او را مخير كند كه با آن مال حجّ كند يا نه، احتياط واجب آن است كه قبول كند وحجّ نمايد، ولى اگر مالى به او ببخشد ونامى از حجّ  به صورت تعيين ويا به صورت تخيير ـ نبرد، قبولش بر او واجب نيست.
مسأله٤٤  ـ بدهكارى مانع از استطاعت بذلى نيست، مگر در صورتى كه وقت پرداخت بدهى سر رسيده باشد وطلبكار هم مطالبه كند، وبدهكار متمكّن از پرداخت بدهى ـ اگر به حجّ نرود ـ باشد، كه در اين صورت حجّ بر او واجب نيست، وهمچنين است اگر زمان پرداخت بدهى نرسيده باشد، ولى بدهكار مى داند كه اگر حجّ نمايد، متمكّن از پرداخت بدهى هنگام سررسيد ومطالبه بدهكار نيست.
مسأله٤٥  ـ هرگاه مالى براى جماعتى بذل شود كه يكى از آنها حجّ برود، چنانچه يكى سبقت وپيشدستى نموده ومال را قبض نمايد، تكليف از بقيه ساقط مى شود، واگر هيچ كدام برنداشتند، با اين كه هر يك از آنها متمكّن از قبض مال بوده، بنابر احتياط واجب حجّ بر همه آنها مستقرّ ـ ثابت ـ مى شود.
مسأله٤٦  ـ با بذل جز حجّى كه در صورت استطاعت وظيفه شخص ـ گيرنده ـ است، واجب نمى شود، پس اگر ـ مثلا ـ وظيفه او حجّ تمتّع باشد، وبه او حجّ قران يا افراد بذل شود، قبولش لازم نيست، وهمچنين بر كسى كه حجّة الاسلام را به جا آورده، قبول بذل حجّ واجب نيست.
وامّا كسى كه حجّة الاسلام بر او مستقر شده، وحجّ نرفته تا نادار شده، ومتمكّن از حجّ ـ هرچند به سختى ـ نيست، بايد بذل را براى به جا آوردن آنچه بر او مستقر شده، قبول نمايد.
(١١)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 ... » »»
الفهرست
الرقم العنوان الصفحة
1 وجوب حج 4
2 شرايط وجوب حجة الاسلام 5
3 وصيّت به حجّ 15
4 احكام نيابت 19
5 حجّ مستحبّى 23
6 اقسام عمره 24
7 اقسام حجّ 26
8 حجّ تمتّع 26
9 حجّ افراد 29
10 حجّ قران 30
11 ميقاتهاى احرام 31
12 احكام ميقاتها 32
13 کيفيت احرام 35
14 تروك احرام 39
15 1 ـ شكار حيوان صحرايى 40
16 2 ـ نزديكى با زنان 42
17 3 ـ بوسيدن زنان 43
18 4 ـ مسّ زنان 43
19 5 ـ نگاه كردن به زن وملاعبه با او 44
20 6 ـ استمناء 44
21 7 ـ عقد ازدواج 44
22 8 ـ استعمال بوى خوش 45
23 9 ـ پوشيدن دوخته شده براى مردان 45
24 10 ـ سرمه كشيدن 46
25 11 ـ نگاه كردن در آينه 46
26 12 ـ پوشيدن چكمه وجوراب براى مردان 46
27 13 ـ دروغ گفتن ودشنام دادن وفخر كردن 47
28 14 ـ مجادله كردن 47
29 15 ـ كشتن جانوران بدن 48
30 16 ـ زينت كردن 48
31 17 ـ روغن مالى بدن 48
32 18 ـ جداكردن مو از بدن 49
33 19 ـ پوشاندن سر براى مرد 49
34 20 ـ فرو رفتن در آب 50
35 21 ـ پوشاندن صورت بر زنها 50
36 22 ـ تظليل ـ سايه قراردادن ـ براى مردان 50
37 23 ـ بيرون آوردن خون از بدن 51
38 24 ـ ناخن گرفتن 51
39 25 ـ دندان كندن 51
40 26 ـ برداشتن سلاح 52
41 طـواف 54
42 نقص در طواف 60
43 زيادى در طواف 60
44 شك در عدد شوطها 61
45 نماز طواف 63
46 سـعـى 65
47 احكام سعى 66
48 شك در سعى 67
49 تقصير 68
50 واجبات حجّ 69
51 وقوف در عرفات 69
52 وقوف در مزدلفه 71
53 ادراك وقوف در عرفات ومشعر يا يكى از آن دو 72
54 واجبات منى 73
55 1 ـ رمى جمره عقبه 73
56 2 ـ قربانى كردن ـ ذبح گوسفند وگاو يا نحر شتر ـ در منى 74
57 مصرف قربانى 77
58 3 ـ حلق يا تقصير 77
59 طواف حجّ ونماز آن وسعى حج 78
60 طواف نساء 79
61 ماندن در منى 81
62 رمى جمرات 82
63 احكام مصدود 83
64 احكام محصور 84
65 آداب ومستحبات 87
66 مكروهات احرام 88
67 ورود به حرم ومستحبات آن 89
68 آداب ورود به مكّه مكرّمه ومسجدالحرام 89
69 آداب طواف 91
70 آداب نماز طواف 93
71 آداب سعى 94
72 آداب بستن احرام حجّ تا وقوف در عرفات 95
73 آداب وقوف در عرفات 96
74 آداب وقوف در مزدلفه 98
75 آداب رمى جمرات 99
76 آداب قربانى 99
77 آداب سرتراشيدن 100
78 آداب طواف حجّ وسعى 100
79 آداب منى 100
80 آداب مكّه معظّمه 101
81 طواف وداع 102
82 زيارت حضرت رسول اكرم (صلى الله عليه واله) 102
83 زيارت حضرت صديقه زهرا (عليها السلام) 103
84 زيارت جامعه ائمه بقيع (عليهم السلام) 103
85 زيـارات وادعيه 104
86 زيارت حضرت فاطمه زهرا (عليها السلام) 105
87 زيارت ائمه بقيع (عليهم السلام) 106
88 زيارت امين الله 107
89 زيارت جامعه كبيره 108
90 زيارت حمزه (عليه السلام) 111
91 زيارت ابراهيم فرزند رسول خدا (ص) 112
92 زيارت شهداى اُحد 113
93 دعاى امام حسين (عليه السلام) در روز عرفه 114
94 دعاى امام سجاد (عليه السلام) در روز عرفه 121
95 دعاى كميل 126
96 اصطلاحات 129