مسأله١٥٢ ـ كسى كه وظيفه اش حجّ تمتّع است جايز نيست به حجّ افراد يا قران عدول نمايد، مگر در صورتى كه پس از شروع به عمره تمتّع، وقتش به اندازه اى تنگ شود كه نتواند عمره را تمام نموده وخود را به حجّ برساند، كه در اين صورت بايد نيت خود را به نيت حجّ افراد تبديل نموده وعمره را ترك كند وبه حجّ برود وپس از حجّ عمره مفرده به جا آورد.
وميزان در تنگى وقت كه اين عدول را جايز مى كند، بيم از دست رفتن مقدار ركن از وقوف اختيارى عرفات است.
مسأله١٥٣ ـ كسى كه وظيفه اش حجّ تمتّع است، چنانچه پيش از شروع به عمره بداند كه وقتش گنجايش اعمال عمره ورسيدن به حجّ را ندارد، جايز نيست از ابتدا به حجّ افراد يا قران عدول نمايد، بلكه واجب است حجّ را تا سال آينده تأخير بيندازد.
مسأله١٥٤ ـ هرگاه در وسعت وقت براى عمره تمتّع احرام ببندد وعمداً طواف وسعى را آن قدر تأخير اندازد كه وقت كافى براى انجام آنها ورسيدن به حجّ ـ يعنى رسيدن به مقدار ركن از وقوف اختيارى عرفات ـ نماند، عمره اش باطل مى شود وعدول به حجّ افراد براى او كفايت نمى كند، ولى احوط واولى اين است كه آن عمره را به صورت عمره مفرده به اتمام برساند.
حجّ افراد
مسأله١٥٥ ـ اعمال حجّ افراد مانند أعمال حجّ تمتّع است، ولى در چند چيز با يكديگر فرق دارند:
اوّل: در حجّ تمتّع ارتباط عمره به حجّ وانجام هردو در يك سال معتبر است ـ چنان كه گذشت ـ واين در حجّ افراد معتبر نيست، مگر به سبب عارضى، مثل اين كه نذر كند آن دو را در يك سال انجام دهد، ويا بر انجام آن دو در يك سال اجير شده باشد، ويا استطاعت انجام هردو را در يك سال داشته باشد.
دوم: آن كه در حجّ تمتّع قربانى كردن واجب است ـ همان طور كه گذشت ـ ولى در حجّ افراد قربانى كردن معتبر نيست.