٧ ـ آن كه ريگهاى رمى جمرات را از مزدلفه بردارد، وعدد آنها هفتاد است.
٨ ـ سعى وآن عبارت است از اين كه در مسير رفتن به منى وادى محسَّر را با سرعت طى كند، ومقدار سعى به صد گام تقدير شده است، وبگويد: «اَللَّهُمَّ سَلِّمْ لِي عَهْدِي وَاقْبَلْ تَوْبَتِي وَأَجِبْ دَعْوَتِي وَاخْلُفْنِي بِخَير فِيمَنْ تَرَكْتُ بَعْدِي».
آداب رمى جمرات
١ ـ آن كه در حال رمى با طهارت باشد.
٢ ـ هنگامى كه ريگها را به دست گرفت بگويد: «اَللَّهُمَّ هؤُلاءِ حَصَياتي فَأَحْصِهِنَّ لِي وَارْفَعْهُنَّ فِي عَمَلِي».
٣ ـ آن كه هنگام انداختن هر ريگ بگويد: «اَللهُ أَكْبَرُ اَللَّهُمَّ ادْحَرْ عَنِّي الشَّيطانَ اَللَّهُمَّ تَصْدِيقاً بِكِتابِكَ وَعَلَى سُنَّةِ نَبِيكَ اَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ حَجّاً مَبْرُوراً وَعَمَلا مَقْبُولا وَسَعْياً مَشكُوراً وَذَنْباً مَغْفُوْرَاً».
٤ ـ آن كه براى رمى جمره عقبه ده يا پانزده ذراع از جمره دور بايستد.
٥ ـ آن كه پشت به قبله جمره عقبه را از طرف جلوى آن رمى كند، ولى جمره اولى ووسطى را در حالى كه رو به قبله باشد رمى كند.
٦ ـ آن كه ريگ را بر انگشت ابهامش قرار دهد وبا ناخن انگشت شهادت ـ اشاره ـ پرتاب كند.
٧ ـ وقتى به جايگاه خود برگشت بگويد: «اَللَّهُمَّ بِكَ وَثِقْتُ وَعَلَيكَ تَوَكَّلْتُ فَنِعْمَ الرَّبُ وَنِعمَ المَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ».
آداب قربانى
١ ـ آن كه قربانى شتر، با عجز از آن گاو، وبا عجز از آن گوسفند نر باشد.
٢ ـ آن كه قربانى چاق باشد.
٣ ـ آن كه در وقت كشتن قربانى بگويد: «وَجَّهْتُ وَجْهِي لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَالأرْضَ حَنِيفاً وَمَا أَنَا مِنَ المُشْرِكِينَ لا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ اُمِرْتُ وَأَنَا مِنَ المُسْلِمِينَ اَللَّهُمَّ مِنْكَ وَلَكَ بِسْمِ اللهِ واللهُ أَكْبَرُ اَللَّهُمَّ تَقَّبَلْ مِنِّي».
4 ـ آن كه خودش قربانيش را بكشد، واگر متمكّن نبود خود كارد را به دست گيرد وذابح او در اين امر دست او را گرفته، قربانى را بكشد، وـ بنابر آنچه در بعضى از روايات آمده ـ مستحب است شاهد وناظر كشتن قربانى اش باشد، ومى تواند دستش را روى دست ذابح بگذارد.