بسم اللّه الرّحمن الرّحيم
الحمدللّه رب العالمين، والصلاة والسلام على اشرف الأنبياء والمرسلين محمد وآله الطّيبين الطّاهرينلاسيما بقية اللّه فى الأرضين.
وجوب حج
بر هر مكلّفى كه داراى شرايطى باشد كه ذكر خواهد شد، حج واجب است، ووجوب آن به كتاب وسنّت قطعيه وبه ضرورت دين واجماع مسلمين ثابت است.وحج از اركان دين است، ودر روايت صحيح از امام باقر ((عليه السلام)) نقل شده است كه حضرت فرمود:
. «اسلام بر پنج چيز بنا شده است: نماز، زكات، حج، روزه وولايت»
وترك آن از بزرگترين گناهان كبيره است، وانكار وجوب آن، اگر مستند به شبهه نباشد كفر است، وخداوند
متعال در قرآن مجيد فرموده است:
«وللّه علَى النّاسِ حج الْبيت منِ استَطاع الَيه سبيلا ومنْ كَفَرَ فَانَّ اللّه غَنى عنِ العالَمينَ»
(وبراى خداست بر عهده مردم حج كردن خانه خدا هر كسى را كه به سوى آن استطاعت باشد، وهر كس كافر شود، پس همانا خداوند بى نياز از جهانيان است.)
ودر روايت معتبرى كه مرحوم شيخ كلينى وشيخ مفيد وشيخ طوسى وشيخ صدوق (قدس اللّه اسرارهم) روايت: كرده اند از امام صادق ((عليه السلام)) نقل شده كه فرمود «هر كس بميرد وحجة الاسلام را به جا نياورده باشد، وحاجت طاقت فرسا يا مرضى كه نتواند با آن حج نمايد يا حكومت ودولت مانع از انجام آن نباشد، پس بايد بميرد در حالى كه يهودى يا نصرانى است.»
وروايات زيادى وجود دارد كه دلالت بر وجوب حج ولزوم اهميت دادن به آن دارد، ودر آنچه از قرآن مجيد وروايت صحيح نقل شده كفايت است.
وحج واجب بر هر فرد در تمام عمر، به مقتضاى اصل شريعت، يك بار است، وآن حجة الاسلام ناميده مى شود.
مسأله ١ ـ وجوب حج، پس از فراهم آمدن شرايط آن، فورى است، به اين معنى كه واجب است در همان سال
حصول استطاعت به حج رود.
واگر در همان سال از روى نافرمانى وعصيان يا به جهت عذرى به جا نياورد، بايد در سال بعد به جا آورد، واگر در سال بعد هم به جا نياورد، بايد در سال بعدش به جا آورد، وهمچنين نسبت به سالهاى بعد.
مسأله ٢ ـ هرگاه استطاعت حاصل شود، وبه جا آوردن حج متوقف بر فراهم نمودن مقدمات ووسايلى باشد،
بايد فوراً براى فراهم كردن آنها اقدام كند، واگر كوتاهى نمايد ودر نتيجه حج از او فوت شود، وجوب حج بر او مستقر خواهد بود، اگر چه استطاعتش از بين برود.