والمغيث للملهوفين عند الطوارق وآن حضرت فرياد رسنده ويارى كننده ضعيفان وعاجزان است نزد حوادث وبليات كه بر ايشان نازل شود، واين اشارت است به رحم وعطوفت آن حضرت بر عاجزان، چنانچه روايت كرده اند كه هر كس را حادثه يا فقرى پيش آمدى در مدينه پناه به جوار لطف واحسان آن حضرت نمودى واز خوان نوال وافضال آن حضرت بهره وافى يافتى، چنانچه شيمه كريمه أهل البيت بوده.
الملتجى بحرز الله عند نزول كل طارق وآن حضرت التجا برنده است به حرز وحفظ الله تعالى نزد فرود آمدن هر بلايى كه درآيد.
واين اشارت است بدانكه آن حضرت در واقعه قصد ابو جعفر دوانيقى پناه به حرز الهى برد، وبر آن دشمن غدار كه قصد آن حضرت كرده بود غالب وفائق آمد، چنانچه روايت كرده اند از ربيع كه حاجب ابو جعفر منصور دوانيقى عباسى بود كه او گفت: روزى منصور دوانيقى پادشاهى بسيار قهار بى زنهار متسلط جبار بوده ونزد او بعضى مفسدان افساد كرده بوده اند كه حضرت امام جعفر صادق (ع) مى خواهد كه بر تو خروج كند ومردم عراق با او موافقند. ربيع گفت: صباح آن شب كه اين افساد كرده بودند، چون بر مسند نشست با من گفت: برو وجعفر بن محمد را حاضر گردان، خداى بكشد مرا كه من او را نكشم. من بسيار حضرت امام را دوست مى داشتم وسخت انديشه افتادم كه مبادا از شر آن ظالم غيشوم آن حضرت را مضرتى برسد.
بيرون رفتم وبه خدمت حضرت امام آمدم وآن شرح بازگفتم وبا آن حضرت گفتم:
من سخت بر تو مى ترسم از شر اين ظالم كه او چنين سوگندى خورده وقصد تو دارد وندانم كه تو چگونه از او خلاص شوى. آن حضرت فرمود: هيچ انديشه مكن كه