به خلافت صورى نفرمود وعزم وهمت خود را مخصوص ومقصور بر عبادت وامور آخرت ساخته.
روايت كرده اند كه چون حضرت امام زين العابدين بعد از مقتل امام حسين از شام با أهل بيت خود به مدينه فرمود به عبادت مشغول شد وچون آن حضرت مدينه فرمود، اهل مدينه را مصيبت امام حسين (ع) صعب بود. تمامى پيش آن حضرت آمدند واتفاق كردند كه يزيد را خلع كنند وخون امام حسين (ع) از او طلب دارند.
آن حضرت فرمود: من بدين شغل بعد از پدر مشغور نمى گردم. شما برويد وديگرى را طلب كنيد.
ايشان با عبد الله بن حنظله كه بزرگ انصار بود بيعت كردند وحضرت امام زين العابدين از ميان ايشان بيرون رفت. ويزيد لعين چون خروج اهل مدينه شنيد وقبول ناكردن امامت بيعت ايشان را از آن حضرت راضى شد وشاكر شد، ومسلم بن عقبه را با لشكرى عظيم به جنگ اهل مدينه فرستاد ودر موضعى كه آن را حره گويند در بيرون مدينه، جنگ كردند وبسيارى از اولاد صحابه وتابعين در آن جنگ شهيد شدند و عبد الله بن حنظله نيز شهيد شد ومسلم بن عقبه بعد از جنگ وغلبه به خدمت حضرت امام شكر يزيد عليه اللعنه باز گفت. آن حضرت فرمود: من به عبادت پروردگار مشغولم وبا دنيا مرا كارى نيست. مرا به حال خود باز گذاريد وشما دانيد ومهمات دنيا، واين از علو همت است كه بدان اشارت فرموده شد:
كاشف الغمة دافع الملمة المنافح عند الامور المهمة آن حضرت كشف كننده امر پوشيده است كه آن امر بر مردم مهم باشد واين اشارت است به علم وكشف آن حضرت. چنانچه روايت كرده اند كه علم واقعات در تابعين وحل مشكلات بدان حضرت منتهى شد وآن حضرت دفع كننده بليات وشدايد است كه (بر) مردمان فرود آيد، واين اشارت است به عطا وكرم وبخشش وجود آن حضرت كه در شدايد دفع فقر وضرر از مردمان مى فرمود. چنانچه روايت