س 49 - اگر سه نفر از مالكين كه مالك يك دانگ از يك قريه مىباشند در ملك مشاعى كه ديمزار و مرتع تمام مالكين شش دانگ مىباشد بدون اطلاع و رضايت ساير مالكين در آن قسمت از اراضى كه قابل كشت است اقدام به حفر چاه و ساختمان نمايند وبدين وسيله حق پنج دانگ خرده مالكين ديگر را تصاحب نمايند آيا اين عمل جايز است يا خير در صورتى كه تمام مالكين حاضرند در چاه شركت كنند به اتفاق كشاورزى نمايند كه حق كسى از بين نرود و اختلافى در بين نباشد.
ج - در فرض سئوال حفر چاه براى تصرف در اطراف آن از اراضى اگر در محل ديمزار يا در حريم قريه باشد بطورى كه باعث تضييق بر اهالى آن باشد بدون رضايت اهالى جايز نيست و اگر حفر چاه نموده باشند همه صاحبان ملك مشاع و مرتع در آن شريك هستند و با احداث بناء، مالك زمين نمىشوند البته اصل ساختمان متعلق به كسانى است كه ساختهاند.
س 50 - يك قطعه زمين واقع در وسط قريه براى آسايش مردم كه سالهاى سال، جاى گله گوسفند و غيره براى بردن به صحرا جهت چرا و ساير امور زندگى بوده، فعلا شخصى مىخواهد آنجا را تصرف كند جايز است يا خير؟
ج - از وضع خصوصى محل، اطلاع ندارم، بطور كلى، مجمع احشام و اغنام اهالى روستا را، كسى حق تملك و تصرف، براى شخص خود ندارد و نمى تواند آن را براى خود بدون رضايت اهالى احياء كند.
س 51 - انهار و جويها و چشمهها، در مسيرهائى هستند كه علاوه بر آن كه مزارع و باغات را از قديم، مشروب مىنموده از زه كش معابر و آب باران و برف در آنها تخليه و از نفوذ به منازل كوچك و خانههاى مستضعفين جلوگيرى مىكرده است لكن در سالهاى اخير، بويژه بعد از انقلاب، عدهاى سود جو به انحاء گوناگون، با تمسك به اين كه در اسناد مالكيت آنها حق الشرب ذكر شده اقدام به تصرف نهرها و حريم آنها كردهاند و خصوصا در نزديكى و مجاورت خيابانها كه ارزش زمين زياد شده، علاوه بر تصرف نهر و حريم، اقدام به احداث ساختمان چندين طبقه كرده و منافع سرشارى به جيب خود مىريزند، با توجه به اين كه انفال متعلق به بيت المال بوده و انهار نيز جزئى از آنها است مشكل عمده