ج - در فرض سئوال، اگر شهود اصل و فرع، عادل و واجد شرائط شهادت باشند، موت ثابت مىشود و الا زوجه شوهرش مفقود الاثر است كه بايد از اين تاريخ تفحص كند تا مدت چهار سال و چنانچه در اثناء، موت يا حيات او معلوم شد، فبها و الا بعد از چهار سال، حاكم شرع، احتياطا زوجه را طلاق مىدهد و زن بعد از عده، مىتواند با ديگرى ازدواج نمايد و همان موقع اموال شوهر نيز بين ورثه تقسيم مىشود.
احكام و موارد قسم س 51 - شخصى فوت كرده و داراى املاك زيادى بوده و در ميان املاكش راجع به يك قطعه زمين به ورثه خود در حال حياتش سفارش نمود كه اگر كسى پيدا شد و ادعا كرد كه اين قطعه از زمين ملك من است شما قسم خورده و زمين را برداريد، بعد از فوت آن شخص كسى ادعا مىنمايد كه آن قطعه زمين ملك من است در اين صورت ورثه او مىتوانند قسم بخورند و زمين مزبور را بردارند يا نه؟
ج - در فرض مسأله اگر به مرافعه شرعيه منجر شود و ورثه علم به كذب قول پدر نداشته باشند بر حسب ظاهر مىتوانند قسم بخورند.
س 52 - اولياء دم، مدعى قتل هستند و متهم منكر است، يا موضوع واحد ديگرى چندين مدعى مشترك دارد و متهم يا مدعى عليه منكر است، حال اگر همه مدعيان اجتماع در استحلاف كنند و منكر يك قسم بخورد براى نفى مدعى به، آيا كفايت مىكند يا تعدد قسم لازم است.
ج - با فرض آن كه مدعى به واحد است، در صورت عدم لوث و عدم بينه، اگر تمام اولياء، دفعة از حاكم تقاضاى احلاف متهم را بكنند و متهم يك قسم بخورد، دعوى ساقط است و در صورتى كه هر يك جداگانه ادعا كنند، براى هر يك جداگانه بايد قسم بخورد.
س 53 - زيد جهت عقد زنى، براى خود در محضر جمعى از مؤمنين و عموى آن زن، از او وكالت گرفت و در محضر ساير شهود، غير از عمويش، توسط عالمى، آن زن را به عقد خود در آورد ولى هنوز زن و عمويش را از اجراى صيغه عقد آگاه نكرده بود كه شخص ديگرى بنام عمرو، مدعى وكالت گرفتن از همان زن و به عقد خود در آوردن آن زن شد،