جلوگيرى از خرابى بنمايد و نكرده باشد ضامن ديه متوفى مىباشد و اگر بر حسب متعارف احتمال ريزش داده نمىشده و محتاج به چيزى براى جلوگيرى از ريزش نبوده احوط آن است كه در ديه بين عاقله معمار و ورثه مقتول تراضى و تصالح شود.
دفاع موقوف به قتل س 54 - وجوب حفظ نفس كه معلوم است حتى در مقابل واجب مهم كالصوم والحج آيا اگر حفظ نفس معارض شود با اتلاف نفس ديگر بلكه براى حفظ حريم و مال كه در فصل حدود كه در تبصره علامه قدس سره هم دارد (للأنسان الدفع عن نفسه وحريمه وماله ما استطاع الخ) و در فصل حد محارب وكل من جرد السلاح للأخافة مىفرمايد (واللص محارب يدفع مع غلبة السلامه فان قتل فهدر الخ) مقصود آن كه دشمن اگر مواجه شود با انسان به قصد صدمه و كشتن آيا دفع او به كشتن اشكالى دارد يا نه و اگر راه فرار يا انتصار از ديگرى ممكن باشد باز كشتن او جايز است يا نه و اين حكم معروف قصاص قبل الجناية جايز نيست در چه مواردى است و يعنى چه و اگر بايد صبر كند إلى وقوع الجناية والقتل ثم القصاص يعنى چه؟ البته واضح است كه عنوان قصاص لا يتحقق الا بعد وقوع القتل - و اينجا دفاع است ولى چون بعضى به همان كلمه استدلال مىكنند در مورد دفاع كه هنوز جنايتى نكرده نمىشود او را كشت لذا عرض شد.
ج - دفاع از نفس و عرض غير از قصاص است و در مقام دفاع بايد ملاحظه الأسهل فالأسهل بشود و در آخرين مرتبه آن كه دفاع موقوف بر قتل باشد جايز و خون او هدر است.
س 55 - زنى كه مورد هجوم جمعى از مردان اجنبى قرار گرفته بود و قصد تجاوز به ناموس او را داشتند در مقام دفاع از ناموس خود بر آمده و شخصى را كه به او حمله كرده بود و قصد اذيت او را داشت مجروح كرد و مجروح در بيمارستان فوت كرده است در اين صورت ديه به زن مزبوره تعلق مىگيرد و بايد به ولى مقتول بپردازد يا نه؟
ج - بطور كلى اگر شخصى براى دفاع از نفس يا عرض كسى را كه به او هجوم آورده است بقتل برساند ورثه مقتول حق قصاص و گرفتن ديه از او ندارند و در نزاع موضوعى مرافعه شرعيه لازم است.