درختكارى و آباد گرديده و در حريم ده واقع است ولى در اصل جزء املاك قريه ديگرى است، مشخصات زمين به قرار زير است: مساحت زمين در حدود 250 متر مربع و محدود است شمالا به راه عمومى - جنوبا به ديوار باغ شخص احياء كننده - غربا به جوى عمومى قريه - شرقا نيز وصل به ديوار شخص احياء كننده است، در ضمن مجراى آب براى حياط منزل اين شخص نيز از اين قطعه زمين عبور مىكند آيا زمين فوق با مشخصات مذكوره متعلق به شخص احياء كننده مىباشد يا خير؟
ج - در فرض مسأله اگر زمينى كه درختكارى شده حريم قريه ديگرى بوده و مورد حاجت آن قريه نبوده و اهالى مانع از درختكارى نشدهاند و آن شخص به قصد تملك احياء كرده باشد ملك آن شخص شده و مقدارى كه باير مانده به مقدار حوائج احياء شده حريم است و تا احياء نشود ملك كسى نيست مگر ممر و مدخل مجرى المياه و اگر نزاع موضوعى در بين باشد محتاج به مرافعه شرعيه است.
س 3 - زمينى است ديمى كه حدود نود سال پيش شخصى يك مرتبه يا دو مرتبه قسمتى از آن را زير كشت در آورده و بعدا به صورت باير در آمده تا مدت سى و پنج سال پيش شخص ديگرى آن را زير كشت در آورد واحياء كرد و از سى و پنج سال پيش تا حالا زير كشت دارد و حالا يكى از نوادگان قبلى بدون داشتن مدرك و يا قرار دادى ادعا مىكند آيا شرعا ادعاى او به حق است يا نه و زمين مال كداميك است، خواهشمند است جواب مسأله را بيان فرمائيد.
ج - در فرض سئوال كه زارع اول آن را رها كرده و به صورت موات در آمده و در اين مدت هم كسى اعتراض نكرده زمين مذكور حكم موات را دارد و متعلق به كسى است كه بعد آن را احياء كرده و در نزاع موضوعى مرافعه شرعيه لازم است.
موات بالاصل و باير س 4 - مستدعى است بفرمائيد كه زمين موات چه نوع زمينى است و هم چنين زمينى كه چندين سال بدون استفاده مانده و هيچ گونه كارى بر روى آن انجام نشده و مربوط به شخصى بوده كه اين شخص مبلغى پول از بانك ايران و هلند وام دريافت كرده ولى وام