خود را نپرداخته و به خارج از كشور رفته و بانك مذكور اين زمين را توقيف نموده و سازمان عمران هم اين زمين را بين مردم تقسيم كرده و مردم هم ساختمان كردهاند و بانك ايران و هلند نيز ملى اعلام شده و اين زمين پس از اقدامات قانونى از طريق دادگسترى كه پرونده آن به تهران هم رفته از توقيف بانك در آمده و سازمان عمران نيز اين زمين را موات اعلام كرده آيا اين زمين جزء زمينهاى موات است يا خير و از نظر شرعى اين زمينها كه مردم ساختمان كردهاند و در آنها ساكن هستند چگونه مىباشد؟
ج - در صورت مفروضه كه زمين قبلا داير بوده و در اثر كار نكردن روى آن باير شده چنانچه صاحبش از آن اعراض كرده فعلا جزء مباحات است كه هر كس مجددا احياء كند مالك مىشود و اگر اعراض نكرده ولى مدت زمانى به سراغش نيامده احتياط اين است كه از صاحبش اذن گرفته شود و به هر حال چنين زمينى باير است و موات نيست و زمين موات بالاصل زمينى است كه اصلا دست نخورده و بدون علاج قابل استفاده نباشد.
موات بالعرض س 5 - قطعه زمينى از طرف شمال در امتداد رودخانه و از طرف غرب نيز به طرف رودخانه مىباشد قسمتى از آن را كه به رودخانه منتهى مىشود كه حريم زمين است سيل در اثر طغيان رودخانه از بين برده و بعدا كه آب فرو نشسته، شخصى اين قسمت از زمين را تصاحب نموده و صاحب زمين هم سكوت كرده و كلمهاى كه دلالت بر رضايت كند نگفته و اين شخص زمين را كشت كرده و محصول جزئى هم برداشت نموده بعدا حدود پنج سال كشت نكرده آنگاه ورثه مالك زمين، زمين را گرفته و روى آن كشت نمودند، اينك اين شخص مدعى است كه زمين از آن من است، بفرمائيد زمين مذكور متعلق به ورثه مالك است يا متعلق به شخص مدعى است؟
ج - آنچه به نظر مىرسد زمين زراعتى كه كنار رودخانه است حريمى ندارد و زمينى را كه سيل برده موات بالعرض محسوب مىشود كه در اين صورت تا اعراض مالك معلوم نشود كسى نمىتواند در آن تصرف نمايد، بلى اگر اعراض مالك احراز شود هر كس آن را به قصد تملك احياء نمايد مالك آن مىشود و در فرض سؤال چنانچه از سكوت مالك