مسأله٣٠١ ـ اگر در حال طواف از مطاف ـ محلّ طواف ـ خارج شده، ووارد كعبه شود، طوافش باطل مى شود وبايد آن را دوباره به جا آورد، واگر خارج شدن از محلّ طواف بعد از تجاوز از نصف طواف باشد ـ يعنى پس از اتمام سه شوط ونيم ـ سزاوارتر آن است كه آن طواف را تمام كند ودوباره آن را به جا آورد.
مسأله٣٠٢ ـ اگر مقدارى از طواف خود را روى شاذروان حركت كند، آن مقدار از طواف حساب نمى شود، واقوى صحّت طواف است، ولى لازم است آن مقدار را دوباره به جا آورد، اگرچه احوط واولى آن است كه آن مقدار را دوباره به جا آورد وطواف را تمام نمايد، وسپس طواف را از نو به جا آورد، واحتياط مستحب آن است كه در حين طواف دست خود را به طرف ديوار كعبه ـ چه براى استلام ودست زدن به اركان كعبه يا غير آن ـ دراز نكند.
مسأله٣٠٣ ـ اگر طواف كننده وارد حجر اسماعيل ((عليه السلام)) شود، ظاهر اين است كه اصل طواف او صحيح ولى شوطى كه در آن وارد حجر شده باطل است، وبايد آن شوط را دوباره اعاده كند، واحتياط مستحب آن است كه پس از اعاده آن شوط واتمام طواف، دوباره طواف را به جا آورد.
واحتياط واجب آن است كه در حال طواف بالاى ديوار حجر حركت نكند، واحتياط مستحب آن است كه در حال طواف دست خود را بر ديوار حجر نگذارد.
مسأله٣٠٤ ـ هرگاه كسى كه مشغول طواف واجب است قبل از تجاوز از شوط چهارم بدون عذر از مطاف ـ محلّ طواف ـ خارج شود، پس اگر مدت زمان خروج از مطاف به اندازه اى باشد كه موالات عرفيه ـ پى درپى بودن طواف در نظر عرف ـ از بين رفته باشد، طوافش باطل است، واگر موالات عرفيه فوت نشده يا خروج از مطاف بعد از تجاوز از شوط چهارم است، احتياط واجب آن است كه پس از اتمام طواف، دوباره آن را به جا آورد، وبراى اين احتياط كافى است يك طواف به قصد اعم از تمام كردن طواف قبل وطواف جديد ـ آن طور كه در مسأله (٢٨٢) گذشت ـ به جا آورد.
مسأله٣٠٥ ـ هرگاه در حال طواف حدثى از شخص سرزند، حكم آن در مسأله (٢٨٢) گذشت، وهرگاه در آن حال متوجّه شود كه بدن يا لباسش نجس است، حكم آن در مسأله (٢٩٧) گذشت، واگر در حال طواف زن حائض شود، بايد طواف را قطع كند وفوراً از مسجدالحرام خارج شود، وحكم طوافش در مسأله (٢٨٨) گذشت.
مسأله٣٠٦ ـ اگر طواف كننده به واسطه عارض شدن مرض ـ مانند سردرد يا درد شكم ـ ناچار شود طواف خود را قطع كند، چنانچه پيش از اتمام شوط چهارم باشد بايد دوباره طواف را به جا آورد، وچنانچه پس از آن باشد احتياط واجب آن است كه براى مقدار باقى مانده نايب بگيرد وخودش هم يك طواف كامل به قصد اعم از تمام كردن طواف قبل وطواف جديد ـ آن طور كه در مسأله (٢٨٢) گذشت ـ به جا آورد، مگر در صورتى كه طواف را براى برآوردن حاجت برادر مؤمنش قطع كرده باشد، كه در اين صورت باقى مانده طواف را به جا مى آورد وطوافش صحيح است.
واگر طواف مستحب باشد از همان جا كه قطع كرده بقيه طواف را به جا آورد، اگرچه قطع طواف بعد از يك شوط يا دو شوط باشد.
مسأله٣٠٧ ـ قطع كردن طواف واجب يا مستحب براى عيادت مريض، يا برآوردن حاجت خود يا برادران مؤمن جايز است، وحكم طواف قطع شده در مسأله قبل گذشت.