نباشد بايد بعد از بالغ شدن بدهد و يا ولى او قبل از بلوغ بدهد.
مسأله 1859 - اگر صاحب گاو و گوسفند و شتر در تمام سال ديوانه باشد، زكات به مال او تعلق مى گيرد ولى اگر مالك طلا و نقره ديوانه باشد زكات بر او واجب نيست و همچنين اگر در مقدارى از سال ديوانه باشد ورد آخر سال عاقل گردد، زكات بر او واجب نيست.
مسأله 1860 - اگر صاحب گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره در مقدارى از سال مست يا بيهوش شود، زكات از او ساقط نمى شود. و همچنين است اگر موقع واجب شدن زكات گندم و جو و خرما و كشمش مست يا بيهوش باشد.
مسأله 1861 - مالى را كه از انسان غصب كرده اند و نمى تواند در آن تصرف كند زكات ندارد. و اگر زراعتى را از او غصب كنند و موقعى كه زكات آن واجب مى شود در دست غصب كننده، باشد وقتى كه به صاحبش بر گشت، واجب نيست كه زكات آن را بدهد.
مسأله 1862 - اگر طلا و نقره يا چيز ديگرى را كه زكات آن واجب است قرض كند و يك سال نزد او بماند، بايد زكات ان را بدهد و بر كسى كه قرض داده چيزى واجب نيست. زكات گندم و جو و خرما و كشمش.
مسأله 1863 - زكات گندم و جو و خرما و كشمش وقتى واجب مى شود كه به مقدار نصاب برسند و نصاب آنها 288 من تبريز 45 مثقال كم است و هر من ششصد و چهل مثقال 24 نخودى است كه تقريبا 847 كيلو گرم مى شود مسأله 1864 - اگر پيش از دادن زكات از انگور و خرما و جو و گندمى كه كه زكات آنها واجب شده خود و عيالاتش بخورند، يا مثلا به فقير بدهد مجانا، بايد زكات مقدارى را كه مصرف كرده بدهد.