پدرى خود اجازه بگيرد چه دختر باكره باشد يا نباشد پدر و جد حاضر باشند يا غائب.
مسأله 2374 - اگر پدر، يا جد پدرى براى پسر نا بالغ خود زن بگيرد، پسر بايد بعد از بالغ شدن خرج آن زن را بدهد.
مسأله 2375 - اگر پدر، يا جد پدرى براى پسر نا بالغ خود زن بگيرد، چنانچه پسر در موقع عقد مالى داشته، مديون مهر زن است و اگر در موقع عقد مالى نداشته پدر، يا جد او بايد مهر زن را بدهد.
عيبهايى كه به واسطه آنها مى شود عقد را به هم زد.
مسأله 1276 - اگر مرد بعد از عقد بفهمد كه زن يكى از اين هفت عيب را دارد مى تواند عقد را به هم بزند: اول - ديوانگى. دوم - مرض خوره. سوم - مرض برص. چهارم - كورى پنجم - زمين گير بودن. ششم - آنكه افضا شده يعنى راه بول و حيض يا راه حيض و غائط او يكى شده باشد. هفتم - آنكه گوشت، يا استخوانى در فرج او باشد كه مانع نزديكى شود.
2377 - اگر زن بعد از عقد بفهمد كه شوهر او ديوانه است، يا آلت مردى ندارد، يا مرضى دارد كه نمى تواند وطى و نزديكى نمايد، يا تخمهاى او را كشيده اند مى تواند عقد را به هم بزند.
مسأله 2378 - اگر مرد يا زن، به واسطه يكى از عيبهايى كه در مسأله پيش گفته شد عقد را به هم بزند، بايد بدون طلاق از هم جدا شوند.
مسأله 2379 - اگر به واسطه آنكه مرد نمى تواند وطى و نزديكى كند، زن عقد را به هم بزند، شوهر بايد نصف مهر را بدهد ولى اگر به واسطه يكى از عيبهاى ديگرى كه گفته شد مرد، يا زن عقد را به هم بزند، چنانچه مرد با زن نزديكى نكرده باشد، چيزى بر او نيست و اگر نزديكى كرده، بايد تمام مهر را بدهد.