مسأله 2357 - اگر مالى را كه مى داند غصبى است عاريه كند و از آن استفاده اى ببرد و در دست او از بين برود، مالك مى تواند عوض مال و عوض استفاده اى را كه عاريه كنند ه برده، از او يا از كسى كه مال را غصب كرده مطالبه كند و اگر از عاريه دهنده بگيرد او نمى تواند چيزى را كهبه مالك مى دهد از عاريه گيرنده مطالبه نمايد.
مسأله 2358 - اگر نداند مالى را كه عاريه كرده غصبى است و در دست او از بين برود، چنانچه صاحب مال عوض آن را از او بگيرد، او هم مى تواند آنچه را به صاحب مال داده از عاريه دهنده مطالبه نمايد، ولى اگر چيزى را كه عاريه كرده طلا و نقره باشد، يا عاريه دهنده با او شرط كرده باشد كه اگر آن چيز از بين برود عوضش را بدهد، نمى تواند چيزى را كه به صاحب مال مى دهد، از عاريه دهنده مطالبه نمايد.
احكام نكاح يا ازدواج و زناشويى به واسطه عقد ازدواج، زن به مرد حلال مى شود و آن بر دو قسم است، دائم و غير دائم. عقد دائم آن است كه مدت زناشويى در آن معين نشود و زنى را كه به اين قسم عقد مى كنند دائمه گويند و عقد غير دائم آن است كه مدت زناشويى در آن معين شود، مثلا زن را به مدت يك ساعت يا يك روز يا يك ماه يا يك سال يا بيشتر عقد نمايند و زنى را كه به اين قسم عقد كنند متعه و صيغه مى نامند.
احكام عقد مسأله 2359 - در زناشويى چه دائم، و چه غير دائم، بايد صيغه خوانده شود و تنها راضى بودن زن و مرد كافى نيست و صيغه عقد را يا خود زن و مرد مى خوانند، يا ديگرى را وكيل مى كنند كه از طرف آنان بخواند.