9 - بر طرف شدن عين نجاست مسأله 222 - اگر بدن حيوان به عين نجس مثل خون، يا متنجس مثل آب نجس آلوده شود، چنانچه آنها بر طرف شود، بدن آن حيوان پاك مى شود.
و همچنين است باطن بدن انسان مثل توى دهان و بينى. مثلا اگر خونى در آب دهان از بين برود، آب كشيدن توى دهان لازم نيست. ولى اگر دندان عاريه در دهان نجس شود، بايد آن را آب بكشند.
مسأله 223 - اگر غذا لاى دندان مانده باشد و داخل دهان خون بيايد، چنانچه انسان نداند كه خون به غذا رسيده، آن غذا پاك است.
مسأله 224 - مقدارى از لبها و پلك چشم كه موقع بستن، روى هم مى آيد و نيز جايى را كه انسان نمى داند از ظاهر بدن است يا باطن آن، اگر نجس شود بايد آب بكشد مگر آنكه قبلا از باطن بدن بوده است در اين صورت لازم نيست آب بكشد.
مسأله 225 - اگر گرد و خاك نجس به لباس و فرش و مانند اينها بنشيند، چنانچه طورى آنها را تكان دهند كه گرد و خاك نجس از آنها بريزد، آن لباس و فرش پاك است.
10 - استبراء حيوان نجاستخوار مسأله 226 - بول و غائط حيوانى كه به خوردن نجاست انسان عادت كرده نجس است. و اگر بخواهند پاك شود، بايد آن را استبراء كنند يعنى تا مدتى كه بعد از آن مدت ديگر نجاستخوار به آن نگويند. نگذارند نجاست بخورد و غذاى پاك به آن بدهند، و بايد شتر نجاستخوار را چهل روز، و گاو را سى روز، و گوسفند را ده روز، و مرغابى را هفت يا پنج روز و مرغ خانگى را سه روز، از خوردن نجاست