شوند و آنها به زياد شدن محصول كمك نكنند، زكات آنها يك است. مسأله 1878 - اگر زراعتى را با دلو و مانند آن آبيارى كنند و در زمينى كه پهلوى ان است زراعتى كنند كه از رطوبت آن زمين استفاده نمايد و محتاج به آبيارى نشود زكات زراعتى كه با دلو آبيارى شده بيست يك و زكات زراعتى كه پهلوى آن است ده يك مىباشد.
مسأله 1879 - مخارجى را كه براى گندم و جو و خرما و انگور كرده است، و مقدارى از قيمت اسباب و لباس را كه به واسطه زراعت كم شده، نمى تواند از حاصل كسر گندم بلى بعد از ملاحطه نصاب، زكات آن مصارف لازم نيست بدهد و ده يك يا بيست يك باقيمانده را بايد بدهد يعنى چنانچه قبل از كسر آنها 288 من و 45 مثقال كم برسد بايد زكات باقيمانده آن را بدهد.
مسأله 1880 - تخمى را كه به مصرف زراعت رسانده مى تواند قيمتى را كه در حين زرع داشته جزء مخارج حساب نمايد و حكم آن در مسأله قل بيان شد.
مسأله 1881 - اگر زمين و اسباب زراعت يا يكى از اين دو ملك خود او باشد، نبايد كرايه آنها را جزء مخارج حساب كند. و نيز براى كارهايى كه خودش كرده، يا ديگرى بى اجرت انجام داده، چيزى از حاصل كسر نمى شود.
مسأله 1882 - اگر درخت انگور يا خرما را بخرد، قيمت آن جزء مخارج نيست. ولى اگر خرما يا انگور را پيش از چيدن بخرد، پولى را كه براى آن داده جزء مخارج حساب مى شود.
مسأله 1883 - اگر زمينى را بخرد و در آن زمين گندم يا جو بكارد، پولى را كه براى خريد زمين داده جزء مخارج حساب نمى شود.
ولى اگر زراعت را بخرد، پولى را كه براى خريد آن داده مى تواند جزء مخارج حساب نمايد و از حاصل كم كند اما بايد قيمت كاهى را كه از آن بدست مى آيد، از پولى كه براى خريد زراعت داده كسر نمايد مثلا اگر زراعتى را پانصد تومان بخرد و قيمت كاه آن صد تومان باشد فقط چهار صد تومان آن را مى تواند جزء مخارج حساب نمايد.