مسأله١٧٦ ـ مكلّفى كه مى خواهد محرم بشود بايد الفاظ تلبيه را ياد بگيرد وبه طور صحيح تلفظ كند، هرچند با تلقين ديگرى باشد ـ يعنى ديگرى كه خوب بلد است بگويد، واين شخص مانند او بگويد ـ ودر صورتى كه آنها را ياد نگيرد وتلقين نيز براى او ميسّر نشود، بايد آنها را طورى تلفظ كند كه به آن تلبيه گفته شود اگرچه تلفظ آنها صحيح نباشد، واحتياط مستحب در اين صورت آن است كه گذشته بر تلفظ آنها به طورى كه گفته شد، ترجمه آنها را نيز به زبان آورد ونايبى بگيرد كه از طرف او آنها را بگويد.
مسأله١٧٧ ـ كسى كه لال است، بنابر احتياط واجب جمع كند بين اشاره به تلبيه با انگشت خود وحركت دادن زبانش به صورت گفتن تلبيه وگرفتن نايب كه از طرف او تلبيه بگويد.
مسأله١٧٨ ـ بچه غير مميز، ديگرى بايد به جاى او تلبيه را بگويد.
مسأله١٧٩ ـ احرام حجّ تمتّع واحرام عمره آن واحرام حجّ افراد واحرام عمره مفرده، بدون تلبيه منعقد نمى شود، ولى حجّ قران همچنان كه احرامش به تلبيه بسته مى شود به اشعار يا تقليد نيز بسته مى شود، واشعار مختص به شتر قربانى است، ولى تقليد مشترك بين شتر وقربانيهاى ديگر است ـ مانند گاو وگوسفند ـ واحتياط واجب اين است كه در شتر قربانى هم اشعار انجام گيرد وهم تقليد، واحوط واولى در حجّ قران اين است كه تلبيه نيز گفته شود، اگرچه احرامش را به اشعار يا تقليد بسته باشد.
ومقصود از اشعار، پاره كردن طرف راست كوهان شتر است، واحتياط مستحب اين است كه شخصى كه مى خواهد محرم شود در طرف چپ قربانى بايستد وطرف راست كوهان آن را پاره وخون آلود كند، وچنانچه شترهاى قربانى زياد باشند وبخواهد همه آنها را اشعار كند، مى تواند ميان هر دو تاى از آنها كه قرار مى گيرد كوهان يكى را در طرف راست وديگرى را در طرف چپ پاره كند.
ومقصود از تقليد آويزان كردن نعل كهنه اى كه در آن نماز خوانده است به گردن قربانى مى باشد.
مسأله١٨٠ ـ در صحت احرام، طهارت از حدث اصغر واكبر شرط نيست، بنابراين احرام بستن شخص بىوضو يا جنب يا زن در حال حيض يا نفاس ومانند اينها صحيح است.
مسأله١٨١ ـ احرام جز با تلبيه ويا اشعار يا تقليد، نسبت به شخصى كه مى خواهد حجّ قران به جا آورد محقّق نمى شود، پس اگر نيت احرام كند ودو لباس احرام را بپوشد وقبل از تحقّق احرام ـ به تلبيه ـ عملى از محرمات احرام را انجام دهد، گناهى نكرده وكفّاره اى بر او نيست.
مسأله١٨٢ ـ براى كسى كه احرام عمره تمتّع را از مسجد شجره مى بندد، افضل آن است كه تلبيه را تا اوّل بيداء تأخير اندازد، وبراى كسى كه از ساير مواقيت احرام مى بندد افضل آن است كه تلبيه را تا پس از قدرى راه رفتن تأخير اندازد.
وبراى كسى كه احرام حجّ را از مكّه مى بندد، افضل آن است كه تلبيه را تا رقطاء تأخير اندازد، ولى احتياط اين است كه در جايى كه احرام مى بندد فوراً تلبيه را آهسته بگويد، وبلند گفتن آن را مرد تا جاهايى كه ذكر شد تأخير اندازد.
وآنچنان كه از كلمات فقها (اعلى اللّه مقامهم) استفاده مى شود، «بيداء» نام زمينى است كه بين مكّه ومدينه در فاصله يك ميل از ذى الحليفه به طرف مكّه قرار گرفته، و «رَقْطاء» نام جايى است كه پيش از «رَدْم» قرار گرفته است.