تمامى آن زراعت را خورده بود، بر كنار زراعت ايستاده بودم حضرت امام محمد باقر عليه السلام درگذر آمد، پيش رفتم وسلام كردم. فرمود: چند در وجه اين زراعت صرف كرده [اى]؟ گفتم: صد وبيست دينار طلا، فرمود: من از پدران خود روايت مى كنم كه حضرت پيغمبر صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: تمسكوا ببقايا المصائب، يعنى دست زنيد بدان چيز كه از مصيبتها باز ماند واين مصيبت كه بدين زمين رسيده آن را آب بده تا حق تعالى در آن بركت كرامت فرمايد. پس من زراعت را آب دادم ومحصول وافى از آنجا بر داشتم كه اضعاف آن بود كه در وجه آن صرف كرده بودم.
شخصى ديگر روايت كرده كه نوبتى به قبا مى رفتم از مدينه در ميان روز گرم، حضرت امام محمد باقر (ع) را ديدم كه از زراعت باغستان خود باز مى گشت وبدن مبارك آن حضرت سنگين بود وعرق كرده بود وبر دو غلام تكيه فرموده بود. در خاطرم گذشت كه مردى بزرگ از اكابر بني هاشم جهت حرص بر دنيا، در روزى چنين گرم تعب نفس خود مى فرمايد وچنين زحمت مى كشد، چون اين معنى در خاطر من خطور كرد ومرا پيش طلبيد وفرمود: (ان بعض الظن إثم) ما جهت انفاق بر ضعفا ومساكين اين زحمت مى كشيم نه جهت حرص بر دنيا. گفتم: اى پسر رسول خدا! توبه مى كنم. پس توبه مرا قبول فرمود، وامثال اين بسيار است.
السيف الشاهر، البدر الزاهر، العزيز القادر، الغالب القاهر آن حضرت شمشيريست كشيده بر دشمنان. واين اشارت است به كمال علم وحجت آن حضرت، زيرا كه بر ملحدان ومنافقان شمشير حجت از نيام امامت بر ايشان كشيده بود، يا اشارت است به صلابت آن حضرت در دين، وآنكه او بر اعداى خداى تعالى شمشير كشيده بود. ولهذا حجاج يوسف و عبد الملك مروان هر چند قصد آن حضرت كردند مغلوب شدند. وآن حضرت ماه شب چهارده است ؤ