روشن، واين اشارت است به كمال جمال آن حضرت همچو ماه مى درخشيد ودر كمال حسن وجمال بود يا آنكه آن حضرت در علم وبزرگى وشرف مشهور وانگشت نما بود وهمچون ماه بدر در روشنى، وآن حضرت عزيز وتوانا وغالب وفايق است بر اعدا، واين اشارت است به غلبه وقدرتى كه آن حضرت را بر حجاج يوسف وآل مروان ظاهر شد.
چنانچه روايت كرده اند كه حجاج بن يوسف در قصد اولاد واتباع وشيعه حضرت امير المؤمنين حيدر عليه السلام نهايت سعى واهتمام مى نمود، وهر كس را مى دانست كه از اتباع امير المؤمنين (ع) است قصد مى كرد وايشان را هلاك مى گردانيد تا به غايتى كه روزى گفت: مى خواهم كه امروز تقرب جويم به خداى تعالى به كشتن يكى از مردم ابو تراب. گفتند: از مردم او كسى نمانده، غلام پير او قنبر نام مانده وعمر او از صد سال گذشته است ومفلوج وزمين افتاده است. گفت: او را حاضر گردانيد، چون او را حاضر گردانيدند گفت: اختيار كن كه به چه طريق ترا بكشم. قنبر رضي الله عنه فرمود كه: حبيب من ومولاى من على مرتضى عليه السلام مرا خبر داده كه كشتن من به طريق گوسفند باشد كه او را ذبح مى كنند، پس حكم كرد كه او را به طريق گوسفند سر ببريدند وكرامت حضرت امير المؤمنين علي عليه السلام ظاهر شد كه با وجود آنكه قنبر فرمود كه حضرت مولاى من على مرتضى عليه السلام مراچنين خبر داده وحجاج عليه اللعنة والعذاب مى خواست كه اين سخن دروغ شود، حضرت حق تعالى دل صعب او را از آن صرف كرد كه به نوعى ديگر او را بكشد تا فرموده آن حضرت درست شود.
غرض كه حجاج لعين مردود را اهتمام به قتل ودفع اولاد امير المؤمنين علي بن ابيطالب عليه وعليهم الصلوات والسلام بدين مرتبه بود. ودر روايت صحاح آمده كه حضرت امام محمد باقر عليه السلام به مجلس حجاج عليه اللعنه رفت وحجاج در همه علوم آن حضرت سؤال كرد تا آخر پرسيد كه: بدترين قبايل عرب كدام قبيله اند؟