مقدار اين تصديق و باور، به آنان حيات بخشيده و از سوى خويش، بخشش و عنايت نيكوكار مهربان و دلسوز را عطا فرموده است. در برابر آنان چقدر كوچك و ناچيز است آن چيزى كه از جلال و عظمت الهى بازشان دارد، و برايشان چقدر رها كردنى و ترك نمودنى است، هر آن عاملى كه از شرف وصال او دورشان سازد. تا آنجا كه به انس و همدمى با اين كرم و كمال و بزرگوارى بهرهمندشان مى سازد و زينتهاى مهابت و جلال او، همواره قلوب آنان را در بر مىگيرد. هنگامى كه پى مى برند حيات و بقايشان، مانع ورادع از تعقيب و ادامهء پيروى از مقصد و مرام الهى است، و زنده ماندنشان، حايل و مانع بين آنان و اكرام و بخشش الهى است، لباسهاى حيات را از تن بيرون مى كنند و درهاى لقاى محبوب را مىكوبند و با بذل جانها و تقديم ارواح خويش، در طلب و جستجوى اين پيروزى، متلذذ و كامياب مى گردند و بدنهاى خود را در معرض مخاطرات شمشيرها و نيزه ها و آماج تيرهاى سهمگين قرار مى دهند....
آرى، نفوس كربلاييان وطفوفيان براى نيل به اين وصال بزرگ و اين لقاى باشكوه الهى، جهت گيرى نموده است، به حدى كه در استقبال مرگ با همديگر به مسابقه پرداخته اند و نفوس خود را آماج تيرها، نيزه ها و شمشيرهاى دشمنان قرار داده اند. آنان چقدر زيبنده و شايستهء تعريف و توصيف مرحوم سيد مرتضى علم الهدى (1) مى باشند، آنجا كه اين حماسه سازان را چنين مدح و توصيف مى فرمايد:
" آنان افرادى هستند كه خود را به سرزمين پر حرارت و سوزان افكنده، و در جوار قرب حضرت حق جا گرفته اند. گويا در منطق آنان، قاصدان ضرر رسان، در واقع سود رسانان و نافعان هستند، و قاتلان و كشندگان، در واقع احياگران و بخشندگان حيات و هستى