باشد و شخص مسافت را در خلال روزهاى بسيارى طى كند كه در اين صورت احوط (1) جمع است.
(مسأله 1248): اگر شخص كمتر از چهار فرسخ در يك روز را مكررا رفت و آمد كند و مجموع آن بيشتر از هشت فرسخ هم بشود، مسافر نيست.
(مسأله 1249): اگر مسير رفتن كمتر از چهار فرسخ باشد و در برگشتن از راه ديگرى كه بيشتر از چهار فرسخ است برگردد اگر چه راه برگشتن هفت فرسخ هم باشد، مسافر (2) نيست و احوط جمع است.
(مسأله 1250): هرگاه در بين مسافت، نسبت به ادامه راه مردد شود و سپس قصد ادامه سفر نمايد، اگر در حال تردد چيزى از راه نرفته، مسافر است و نماز را شكسته بخواند ولى هرگاه مسافتى را در حال تردد طى كرده، اگر غير از اين مقدار طى شده آنچه از مسير آمده و آنچه در پيش دارد به مقدار مسافت باشد نماز را شكسته بخواند و هر گاه باقيمانده به مقدار مسافت نباشد احوط (3) جمع است.
(مسأله 1251): هرگاه شخص در بين مسافت قصد ماندن ده روز كند يا به وطن برسد، بايد نماز را تمام بخواند و همچنين اگر در قصد كردن مردد باشد تا سى روز تمام بگذرد، نيز بايد نماز را تمام بخواند.