اول: داود بن قاسم از أبا جعفر جعفرى روايت مىكند كه گفت: كتاب يوم و ليله را كه توسط يونس بن عبد الرحمن تأليف شده بود به امام حسن عسكرى عليه السلام ارائه كردم پس ايشان به آن نظر كرده و تمام آن را ملاحظه كرده و سپس فرمودند: " هذا ديني و دين آبائي وهو الحق كله " (1).
دوم: روايت احمد بن أبى خلف است كه مى گويد مريض بودم و حضرت ابو جعفر جواد (عليه السلام) به عيادت من آمدند و كتاب يوم و ليله را نزد من ديدند و آن را ورق به ورق تا آخر ملاحظه كرده و فرمودند: " رحم الله يونس رحم الله يونس " (2).
آنچه كه از اين روايات بدست مى آيد و بنا بر نظر فاضل تونى و امثال ايشان كتاب مذكور كتاب فتوى بوده است و اگر عمل به آن جائز نبوده آن بيانات توسط ائمه عليهم السلام گفته نمى شد هر چند كه اين روايات دلالت كاملى بر تأييد جواز تقليد ميت ندارد ليكن با توجه به نظر بزرگانى كه براى جواز تقليد ميت به اين روايات تمسك نموده اند مى توان گفت كه اين روايات شاهدى بر جواز تقليد ميت است.
ج) درباره اطلاق اجماع و تقدم آن بر ادله عقلى وجوب تقليد اعلم مى توان به اين موضوع اشاره كرد كه همواره اجماع داراى حجيت نيست زيرا كه نمونههاى متعددى از اجماع علماء درباره مركزيت زمين و بسيط بودن آب و هوا و مسائل شرعى (از قبيل عدم جواز بقاء بر تقليد ميت) و ساير مسائل بوده كه به مرور زمان و يا با پيشرفت علم، خلاف آن به اثبات رسيده است و لذا نمى توان ادله عقلى شرعى را با اجماع نقض كرد.
2 - بعضى از بزرگان عظيم الشأن عدم حصول اجماع در مسأله تقليد