و اطلاق آب فرقى نيست بين آنكه مطلع باشد يا غير مطلع، و يا آنكه عالم به عدم طهارت باشد و بعد فراموش نمايد، و همچنين بر فرض فراموشى و يا عدم اطلاع، فرقى نيست ميان آنكه در وقت مطلع شود و يا در خارج وقت آگاه گردد.
(مسأله 307): يكى ديگر از شرايط آب وضو، مباح بودن آن است به اين معنى كه يا ذاتا مباح باشد و يا مملوكى باشد كه بسبب خريدن مباح شده باشد و يا به غير از اينها، و يا مأذون در تصرف باشد به إذن صريح و يا به شاهد حال و احوط در اذن به شاهد حال اكتفا نمودن به علم است، اما در راهها و منازل بين راه ما دامى كه اطلاع به كراهتى از سوى مالك نباشد استفاده نمودن از آن جايز است و احتمال وجود طفل صغير و يا مجنون و امثال اينها در بين مالكين مضر به استفاده نمودن از آب نيست.
(مسأله 308): اگر آب غصبى در آب مباح داخل شود و به صورتى با آن مخلوط شود كه وجه امتياز از آن برداشته شود و از طرفى هم قابليت قسمت و قيمت را نداشته باشد - به علت كم بودن آن - ظاهر آن است كه اين اختلاط منشأ منع از تصرف در مقدار مباح نمى شود (1) ليكن احوط طلب رضايت از مالك است، به خلاف آنكه اگر آب مباح مشتبه به غصبى شود، كه در اين صورت وضو گرفتن با آن صحيح نيست.
(مسأله 309): در استعمال آب براى وضو بايد ترس وجود ضررى و يا وقوع مرضى و يا طولانى شدن آن مرض و همچنين فوت وقت و يا ترس از تشنگى خود يا همراه خود كه بسبب مفارقت او متضرر شود هر چند كافر