برسد و بعد با سر انگشت بر روى آن ترى مسح كند در صورتى كه ترى اول مستهلك شود اشكالى ندارد.
(مسأله 323): در بين وضو هرگاه شخص فراموش كند كه به چه منظورى وضو گرفته است (1)، بايد وضوى خود را تمام كند.
(مسأله 324): كله روى زخم تا زمانى كه به جاى خود باقى است جزء بدن محسوب مىشود و مى توان با آن وضو گرفت اگر چه بر طرف كردن آن آسان باشد، ولى اگر جزء نباشد بايد آن را به هر صورت بر طرف نمود والا بايد وضوى جبيره گرفت و احتياطا (2) بايد تيمم هم نمود.
(مسأله 325): هرگاه شخص وضوى جبيره بگيرد ولى نتواند آن صورتى را كه احتياطا تيمم هم مى خواهد، تميز بدهد، بايد احتياطا به قصد قربت تيمم هم بكند.
(مسأله 326): با آب قليان تا زمانى كه مضاف نشده باشد، مى توان ازاله نجاست نمود و وضو گرفتن و غسل كردن با آن صحيح است اما كراهت دارد (3).
(مسأله 327): هرگاه مكلف بعضى از اجزاء وضو يا غسل را به صورت ترتيبى و بعضى ديگر را به صورت ارتماسى بشويد اشكالى ندارد.
(مسأله 328): اگر شخص وضوى در حال تقيه گرفت و جاهل به حكم آن بود به طورى كه نه به طريقه مخالفين وضو گرفته باشد و نه به طريقه خودش،