مدينه) و دستياران او بودند كه در حق امام ستم، ستيزه جويى، عناد، بد انديشى، فشار، آزار و تهديد داشتند؟ بنابراين در واقع اين دعاى امام (عليه السلام) شكوائيهاى در برابر زورگوييهاى حكومت وقت بوده و از اين نظر بار سياسى داشته است.
2. در دعائى كه امام به عنوان نيايش روز عيد قربان و روز جمعه مى خواند چنين آمده است:
" خدايا! با اين مقام (خلافت و رهبرى امت اسلامى كه اقامهء نماز در روز عيد قربان و روز جمعه و ايراد خطبه از شئون آن است) مخصوص جانشينان و برگزيدگان تو، و اين پايگاهها، از آن امناى تو است كه آنان را در رتبهء والايى قرار داده اى، ولى ستمگران (همچون خلفاى ستمگر اموى) آن را به زور، غصب و تصاحب كردهاند... تا آنجا كه برگزيدگان و خلفاى تو مغلوب و مقهور گشته اند، در حالى كه مى بينند احكام تو تغيير يافته است، كتاب تو از صحنهء عمل به دور افتاده، فرائض و واجبات تو، دستخوش تحريف گشته، و سنت (راه و رسم) پيامبرت، متروك مانده است.
خدايا! دشمنان بندگان برگزيده ات از اولين و آخرين و همچنين اتباع و پيروانشان و همهء كسانى را كه به كارهاى آنان راضى هستند، لعنت كن و از رحمت خود دور ساز... ". (1) در اين دعا امام با صراحت تمام، از مسألة امامت و رهبرى امت، كه اختصاص به خاندان پيامبران دارد، و مغصوب شدن آن توسط ستمگران، ياد مى كند و بدين ترتيب مشروعيت حكومت بنى اميه را طرد مى كند.
3. امام در دعاى عرفه چنين مى گويد:
" پروردگارا! درود فرست بر پاكترين افراد خاندان پيامبر كه آنان را براى رهبرى امت و اجراى اوامر خود برگزيده اى، و آنان را خزانه داران علم