" به نام خداوند بخشنده و مهربان. خداوند جهانيان را حمد و سپاس مى گويم و بر پيامبر اسلام و خاندان او، درود و سلام مىفرستم. خداوند متعال حقيقت را نيكو بازگو فرمود، آنجا كه در قرآن بيات داشت: " پايان كار كسانى كه زشتكارى و گناه انجام داده اند، به جايى رسيد كه آيات خدا را دروغ شمردند و آنها را به استهزا و مسخره گرفتند ". آرى، كلام خدا صدق و راست و عين واقعيت و حقيقت است.
يزيد! از اين كه زمين و آسمان را بر ما تنگ گرفته اى و ما را همانند اسيران خارجى به شهرها و ديارها كشاندهاى، گمان كردى كه ما در نزد خدا خوار و پست، شدهايم و تو در پيشگاه او قرب و منزلت دارى؟ و با اين تصور خام و باطل، باد به غبغب انداخته اى و با نگاه غرورآميز و نخوت بار به اطراف خود مىنگرى، در حالى كه از اين كه دنيايت آباد شده است و امور طبق مراد تو مىچرخد و مقام و منصبى را كه حق ما خاندان [رسول اكرم (ص)] است، در دست گرفته اى، شاد و خوشحالى. اگر چنين تصور باطلى بر وجود تو حكمفرما شده است، لحظه اى بينديش و فكر كن. مگر تو فراموش كرده اى كلام خدا را، جايى كه مى فرمايد: " گمان نكنند آنان كه به راه كفر بازگشته اند كه آنچه ما براى آنها پيش مى آوريم و آنها را مهلت مى دهيم، به نفع آنان و به خير و سعادتشان است. اين مهلت دادن نه تنها به نفع آنان نيست، بلكه دقيقا براى آن است كه بر گناهان خود بيفزايند و براى آنان عذاب ذلت آميز ابدى در پيش مى باشد ".
اى فرزند آزاد شدگان! آيا اين امر از عدالت است كه زنان و كنيزان خود را در پشت پرده جاى دهى، ولى دختران پيامبر خدا را در ميان نامحرمان، به صورت اسير حاضر نمايى؟
تو زنان و كنيزان خود را در حرم ستر و پوشش نگاه دارى، ولى خاندان رسالت را با دشمنانشان در شهرها و آباديها بگردانى تا باده نشينان، نزديكان، بيگانگان، اراذل و اشراف، آنان را ببينند، در حالى كه از مردان آنان كسى همراهشان نيست و سرپرست و حمايت گرى ندارند؟ چگونه اميد خير مى توان داشت از فرزند فردى كه با دهان خود