ج - ما دامى كه احراز رشد او نشده باشد جايز نيست و اگر حال سفيه از لحاظ حصول رشد و عدم حصول مشتبه باشد چنانچه مرد است بايد اختبار شود به اين كه در مدت معتد بها بعض امورى كه مناسب شأنش باشد به وى واگذار شود از قبيل خريد و فروش و اجاره دادن و اجاره نمودن درباره كسى كه اين امور براى او مناسب است و رتق و فتق بعض كارها مثل مباشرت انفاق در مصالح خود و مصالح ولى و مانند اينها در باره كسى كه اين گونه كارها مناسب او است و اگر زن است او را اختبار كنند به تفويض امورى كه مناسب زنان باشد مانند اداره امور خانه و معامله با زنها به اجاره و استيجار براى خياطت يا بافندگى و امثال اينها، پس اگر رشد او معلوم شد به اين كه ديدند در كارها دقت و زيركى دارد و مراقب است كه در معاملات مغبون نشود و مال را از ضايع شدن حفظ و در جاى خود مصرف مىكند و رفتارش بر طبق جريان عادى عقلائى است، اموال را در اختيارش بگذارند احكام مفلس س 26 - مفلس به چه كسى گفته مىشود؟
ج - مفلس يعنى كسى كه به جهت قصور مال او از دينش به حكم حاكم شرع ممنوع از تصرف در اموالش گرديده.
س 27 - آيا كسى كه ديونش زائد بر مالش مىباشد ولى هنوز حاكم شرع او را ممنوع از تصرف ننموده مىتواند در اموالش به بيع و شراء و مانند آنها تصرف نمايد يا خير؟
ج - شخص مزبور ما دامى كه حاكم شرع او را محجور ننموده مىتواند در اموالش به هر نحوى كه بخواهد تصرف نمايد ولو به اين كه همه اموال خود را مجانا و يا به عوض از ملك خود خارج نمايد. بلى چنانچه صلح و يا هبه به جهت فرار از اداء دين باشد صحت آن مشكل است مخصوصا در صورتى كه رجاء حصول مال ديگر به اكتساب و غيره نباشد.
س 28 - شرائط حجر مفلس را بيان فرمائيد؟
ج - حجر مفلس چهار شرط دارد: اول آن كه ديون وى شرعا ثابت باشد.
دوم آن كه اموال او چه متاع و چه نقد و چه مطالباتش به غير از مستثنيات دين، كمتر از ديونش باشد.