خوردن امتناع كند ورد قسم نيز به مدعى ننمايد حاكم، با مطالبه مدعى، به نفع مدعى حكم مىنمايد. والله العالم س 57 - زنى بى شوهر وضع حمل مىكند و براى اخذ نفقه در مقام مرافعه بر مىآيد و ادعا مىكند فرزند در يك رابطه نامشروع از فلان شخص تكون يافته است با توجه به اين كه نفقه ولد الزنا بر زانى است و زن در مقام اخذ نفقه او مىباشد اگر مرد مورد اتهام او را تكذيب كند مىشود مرد را در مقام فصل خصومت قسم داد يا خير؟
ج - بلى در فرض مرقوم، مىشود مرد را بر نفى ولد قسم داد.
س 58 - مدت يك سال است در زندان اراك بند نسوان به سر مىبرم، علت زندانى شدن اين است كه شوهرم از زن اولش فرزند پسرى داشته، در يك سال قبل به علت نامعلومى كشته شده، پدر و مادر شوهرم به علت نامادرى قتل را به من نسبت دادهاند، در اين مدت با تشكيل دادگاه و باز پرسى هاى مكرر من اظهار عدم اطلاع نمودهام زيرا خداى من شاهد است كه از اين قضيه هيچ گونه اطلاعى ندارم. در مراحل اوليه دادگاه پدر و مادر شوهرم سوء ظن به من مىبردند و مى گفتند كه ما گمان مىكنيم كه ايشان قاتل هستند ولى در دادگاه آخرى از من خواسته شد قسم بخورم، من حاضر به قسم خوردن براى رفع اتهام شدم ولى پذيرفته نشد و پدر و مادر شوهرم قسم ياد كردند، در صورتى كه به گمان خود مرا مقصر مىدانستند، آيا قسم ايشان درباره نافذ شدن حكم دادگاه قابل قبول است و آيا قسم خوردن شاكى مىتواند در مورد قتل اثبات قضيه نمايد در صورتى كه ايشان مطمئن نبوده و به ظن قسم خوردهاند؟
ج - از قضيه شخصيه اطلاع ندارم، بنحو كلى اگر مدعى قتل بينه نداشته باشد و لوث هم در بين نباشد يعنى قرائن در بين نباشد كه موجب ظن حاكم بصدق دعوى شود منكر بايد قسم بخورد يا قسم را به مدعى رد نمايد و اگر لوث در بين باشد از منكر مطالبه بينه بر عدم قتل مىشود و با اقامه بينه از طرف منكر دعوى ساقط مىشود و با عدم بينه از مدعى مىخواهند كه قسامه اقامه نمايد يعنى پنجاه قسم بخورند با طائفه و عشيرهاش يا خودش مكرر قسم بخورد به نحوى كه تفصيل آن در كتب فقهيه مرقوم است و اگر مدعى از قسامه امتناع نمايد قسامه با منكر است و خصوص مرافعه در اين مورد مثل ساير موارد نيست كه قسم ابتداء با منكر باشد و ادعاى اين كه حالت جزم ندارد و قسم مىخورد مسموع نيست.