حمل از اين جهت به او ملحق نمىشود ولى اگر احتمال آن برود كه حمل از دخول قبل از طلاق تكون يافته باشد حمل ملحق بزوج است.
س 35 - مردى در نزد حاكم شرع ادعاى زوجيت زنى را نمود و زن منكر است و قسم خورده و شوهر ديگر كرد و بعد از چند سال كه اولاد هم آورده آمده در نزد همان حاكم شرع اقرار به زوجيت شوهر اول مىكند و مىگويد من قسم دروغ خوردم تكليف اين زن را در خصوص كسوه و نفقه و مهريه و حال اولاد وغيرها بيان فرمائيد.
ج - در فرض سئوال، اقرار زن به زوجيت، براى شوهر اول نسبت به حق زوج دوم در صورتى كه تصديق زوجه را ننمايد و نداند آيا زن در اقرار خود صادقه يا كاذبه است اثرى ندارد ولى چنانچه زوج دوم از اول علم به دروغ بودن قسم زن و بقاء او به عقد زوج اول داشته، اولاد نسبت به زوج دوم ولد زنا است و فورا بايد از هم جدا شوند و زن بر زوج دوم حرام مؤبد است و از هيچ يك حق نفقه و كسوه و سكنى نداشته و مهر هم از شوهر دوم طلب ندارد، و در صورت شك زوج دوم، در صدق و كذب زن، تمام حقوق زوجيت او براى خود باقى است و بايد نفقه بدهد و اولاد نسبت بزوج دوم حلال زاده است و اما مادر از آنها ارث نمىبرد و بچه ها از مادر ارث مىبرند و زن حتى الامكان بايد با شوهر دوم معامله اجنبى را نمايد و حق گرفتن نفقه و مهر ندارد و اگر زن عالم به حكم و موضوع بوده و زوج اول هم در محل در دسترس زن بوده و با اين حالت حاضر به مواقعه با ديگرى شده حكم زناى محصنه را دارد كه سنگسار باشد.
س 36 - زوجه مدعى ضرب است و شوهر مقر است اما ادعا مىكند كه زوجه ناشزه است وضرب زوجه به جهت نشوز واقع شده، كيفيت حكم چگونه است؟
ج - در نشوز نيز زوج حق ضربى كه موجب قصاص يا ديه شود ندارد و اگر ضربى باشد كه قصاص يا ديه ندارد زوج مدعى است و در صورتى كه زوجه نشوز را انكار كند زوج بايد اثبات كند و در صورت عدم ثبوت نشوز، زوج بايد از گناهى كه كرده توبه نمايد و از زوجه استرضاء كند.
س 37 - زوج مدعى عقد منقطع، و زوجه منكر بوده و عقد را دائم دانسته و تقاضاى نفقه يا طلاق دارد و زوج حاضر به استحلاف زوجه نبوده و مدت را هم منقضى مىداند، زوجه