اينكه بدنبال دزد يا فرارى و مانند آن برود و نداند كه به مقدار مسافت خواهد رفت، و يا آنكه در حال ديوانگى (1) برود، كه آنچه را كه به اين صورت رفته است جزء مسافت حساب نيست و باعث قصر نمى شود هر چند بسيار طول بكشد ولى در صور مذكور، اگر در حال برگشتن مسافت به مقدار هشت فرسخ يا بيشتر باشد، نيت قصر نمايد، و همچنين است هرگاه بعد از آنكه به مقصد رفت، نيت هشت فرسخ كند (2) كه در اين حالت نيز بايد نيت قصر كند.
(مسأله 1218): در اطلاق مسافر به شخصى كه بعد از آنكه بدون قصد رفتن اراده كمتر از هشت فرسخ (3) داشته باشد اختلاف است كه آيا مقدار برگشتن هر چند اين مقدار به تنهايى به مقدار مسافت نباشد، محسوب مىشود و يا محسوب نمى شود (4)، و در تمام اين صور احتياط جمع كردن ميان قصر و اتمام خوب است مگر در حال برگشتن، البته هرگاه به مقدار مسافت باشد.
(مسأله 1219): در اعتبار قصر مذكور در فوق فرقى نيست ميان آنكه بالإصاله باشد و يا بالتبع مانند غلام و كنيز و زن و مانند ايشان، هر چند بر آن راضى نباشند و بلكه مجبور باشند.
3 - آنكه قصد مسافت را تا پايان مسافت استمرار دهد پس اگر پيش از رسيدن به آنچه در حصول مسافت كفايت كند، اراده برگشتن نمايد يا متردد در