بگيرد بايد براى وضوء آن چرك را بر طرف كند و نيز اگر ناخن بيشتر از معمول بلند باشد بايد چرك زير مقدارى را كه از معمول بلندتر است بر طرف نمايد.
مسأله 301 - اگر در صورت و دستها و جلو سر و روى پاها به واسطه سوختن يا چيز ديگر برآمدگى پيدا شود، شستن و مسح روى آن كافيست و چنانچه سوراخ شود، رساندن آب به زير پوست لازم نيست، بلكه اگر پوست يك قسمت آن كنده شود، لازم نيست آب را به زير قسمتى كه كنده نشده برساند، ولى چنانچه پوستى كه كنده شده گاهى به بدن مىچسبد و گاهى بلند مى شود بايد آن را قطع كند يا آب را به زير آن برساند.
مسأله 302 - اگر انسان شك كند كه به اعضاى وضوى او چيزى چسبيده يا نه چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد مثل آنكه بعد از گل كارى شك كند گل به دست او چسبيده يا نه، بايد وارسى كند، يا به قدرى دست بمالد كه اطمينان پيدا كند كه اگر بوده بر طرف شده يا آب به زير آن رسيده است.
مسأله 303 - جائى را كه بايد شست و مسح كرد هر قدر چرك باشد، اگر چرك آن مانع از رسيدن آب به بدن نباشد اشكال ندارد، و همچنين است اگر بعد از گچكارى و مانند آن چيز سفيدى كه جلوگيرى از رسيدن آب به پوست نمى نمايد بر دست بماند، ولى اگر شك كند كه با بودن آنها آب به بدن مى رسد يا نه، بايد آنها را بر طرف كند.
مسأله 304 - اگر پيش از وضوء بداند كه در بعضى از اعضاء وضوء مانعى از رسيدن آب هست و بعد از وضوء شك كند كه در موقع وضوء آب را آنجا رسانده يا نه، وضوى او صحيح است.
مسأله 305 - اگر در بعضى از اعضاء وضوء مانعى باشد كه گاهى آب به خودى خود زير آن مى رسد و گاهى نمى رسد و انسان بعد از وضوء شك كند كه آب زير آن رسيده يا نه، چنانچه بداند موقع وضوء ملتفت رسيدن آب به زير آن نبوده، احتياط واجب آن است كه دوباره وضوء بگيرد.