رسيدگى كند و آن را به امام يا نايب امام يا نائب امام يا فقراء برساند. چهارم - كافرهايى كه مسلمان شده و ضعيف الاعتقاد مى باشند وخوف آن هست كه اگر زكات به آنان ندهد از دين اسلام خارج شوند. پنچم - خريدارى بندهها و آزاد كردن آنان.
ششم - بدهكارى كه نمى تواند قرض خود را بدهد. هفتم - سبيل الله يعنى كارهايى كه به آنها قصد قربة مى توان كرد مثل آسفالت نمودن راهها و ساختن مسجد و مدرسه اى كه علوم دينيه در آن خوانده مى شود. هشتم - ابن السبيل يعنى مسافر كه در سفر درمانده شده. و احكام اينها در مسائل آينده گفته خواهد شد.
مسأله 1924 - فقير نمى تواند بيشتر از مخارج سال خود و عيالاتش را از زكات نگيرد و اگر مقدارى پول يا جنس دارد فقط به اندازه كسرى مخارج يك سالش زكات مى تواند بگيرد و همچنين مسكين.
مسأله 1925 - كسى كه مخارج سالش را داشته، اگر مقدارى از آن را مصرف كند و بعد شك كند كه آنچه باقى مانده به اندازه مخارج سال او هست يا نه، نمى تواند زكات بگيرد.
مسأله 1926 - صنعتگر يا مالك يا تاجرى كه در آمد او از مخارج سالش كمتر است، مى تواند براى كسرى مخارجش زكات بگيرد، و لازم نيست ابزار كار، يا ملك، يا سرمايه خود را به مصرف مخارج برساند.
مسأله 1927 - فقيرى كه خرج سال خود و عيالاتش را ندارد، اگر خانه اى دارد كه ملك او ست و در آن نشسته، يا مال سوارى دارد، چنانچه بدون اينها نتواند زندگى كند، اگر چه براى حفظ آبرويش باشد، مى تواند زكات بگيرد. و همچنين است اثاث خان و ظرف و لباس تابستانى و زمستانى و چيزهايى كه به آنها احتياج دارد. و فقيرى كه اينها را ندارد، اگر به اينها احتياج داشته باشد، مى تواند از زكات خريدارى نمايد.
مسأله 1928 - فقيرى كه ياد گرفتن صنعت براى او مشكل نيست، لازم نيست ياد بگيرد و با گرفتن زكات زندگى مىتواند بكند، مگر آنكه ياد گرفتنش خيلى آسان