مالك نمىشود و اما موات بالاصل را كه حريم نباشد هر كسى با قصد تملك احياء نمايد مالك مىشود لكن نبايد بر خلاف مقررات دولت اسلامى عملى انجام بدهد.
س 18 - اشخاصى از زمينهاى موات داراى چند قطعه با مدرك سند مالكيت مىباشند آسفالت وجدول بندى و انشعاب آب براى هر قطعه و داشتن سند مالكيت براى هر قطعه دليل بر عمران شدن محسوب مىگردد يا خير خواهشمند است نظر مبارك را در ذيل نامه مرقوم فرمائيد.
ج - اگر زمين را براى مسكن مورد حاجت خودش جدول بندى و آسفالت كرده عمليات مزبوره عمران واحياء آن زمين محسوب مىشود ولا اقل نسبت به مقدار حاجت مسكن حق السبق دارد ولى اين عمليات مجوز تصرف و فروش ساير قطعات نمىباشد و اگر عمليات فوق الذكر براى زراعت باشد و قناتى هم در آنجا حفر كرده باشد بقدرى كه قابل كشت و زرع باشد احياء محسوب مىشود.
س 19 - روستائى است كه ساختمان آن قديمى و در زمين موات ساخته شده است و در سمت جنوب و مغرب و شمال روستا، زمينهاى احياء شده، متعلق به مالكين و كشاورزان بوده و هست و در سمت مشرق روستا قدرى زمين موات بوده و هست كه طرق جنوب و شمال آن، ملك احياء شده مالكين مىباشد و موقعى كه املاك را در دفتر دولتى ثبت مىكردهاند اين زمين موات مذكور را مالكين مجاور جنوب و شمال به ثبت خود در آورده و تقريبا مدت بيست سال قبل قدرى از اين زمين را مالكين تقسيم نموده و عدهاى سهم خود را ساختمان نموده و عدهاى فروختهاند، با رعايت معابر مورد نياز مردم و رها كردن آن، حال در مورد سئوالات زير جواب مرقوم فرمائيد:
1 - آيا زمين مورد بحث متعلق به مالكين زمين احياء شده مجاور آن مىباشد يا تعلق به تمام مردم روستا دارد؟ 2 - كسانى كه پس از تقسيم زمين مورد بحث سهم خود را ساختمان نموده و يا فروختهاند آيا مالك زمين ساختمان شده و يا پولى كه بابت فروش زمين گرفتهاند هستند يا نه؟
3 - قبل از تقسيم اهل روستا، هر كس مىخواست ساختمان بنمايد زمين ساختمان را از