نباشد نظير خمر و خنزير و ربا و اما اموالى كه در مذهب خودشان مالك نباشند، نظير مال مسروق، مال آنها نيست تا محترم باشد و اگر بدست مسلمان برسد بايد آن را به صاحب اصلى آن برساند، اگر مىشناسد، و الا بايد جهت صاحبش صدقه بدهد. والله العالم.
س 106 - بهائى زاده نه مرتد اگر توبه كند و مسلمان شود، تمام اموال او حتى آنهائى كه در زمان كفر، از راه حرام بدست آورده مال خود او است و محترم مىباشد يا فقط اموالى را كه از طريق حلال بدست آورده مالك مىشود؟
ج - چنانچه مالى را قبلا غصب كرده و عين آن موجود باشد بايد به صاحبش برگرداند.
س 107 - يهود و نصارى كه در زمان شاه در ايران زندگى مىكردهاند آيا كافر ذمى و يا مستأمن بودهاند و در هر دو صورت، تحقق ذمه و يا تأمين از ناحيه چه كسى بوده است؟
ج - اگر اهل ذمه به شبهه امان در بين مسلمين وارد شوند در امانند و اگر كسى از مسلمين آنها را پناه بدهد نيز در امانند و هم چنين نسبت به اموال آنها.
س 108 - در فرض فوق اگر جان و مال آنها به جهتى (ذمه يا تأمين) محفوظ باشد حال اگر بعد از پيروزى انقلاب از كشور گريخته باشند و معلوم نباشد اموال خود را از چه راهى كسب نمودهاند آيا صرف فرار را مىتوان دليل بر خروج از ذمه و يا تأمين دانست و احكام كافر حربى را بر آنها بار نمود؟
ج - در حكم كافر حربى هستند اگر دولت اسلامى اموال آنها را تأمين ننموده باشد.
س 109 - آيا كافرى كه نه مستأمن باشد نه در ذمه مسلمين، حكم كافر حربى را دارد يا خير؟
ج - اگر دولت اسلامى اموال او را تأمين ننموده باشد حكم كافر حربى را دارد.
س 110 - آيا مسلمان مىتواند از اموال كافر حربى به هر نحو كه بخواهد (دزدى و غصب و..) بردارد وخرج كند؟
ج - اگر موجب هتك اسلام نباشد عيبى ندارد.
س 111 - آيا بهائىهائى كه قبلا فعاليت تبليغاتى داشتهاند و يا از اعضاى اصلى محفل بودهاند و اكنون در زمان جمهورى اسلامى فعاليتى ندارند جان و مال آنها محفوظ است واصلا بطور كلى آيا بهائيان فعلى در امان دولت اسلامى هستند بطورى كه تصرف در اموال